فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

رزمنده ای که به خاطر جبهه از خانواده اش طرد شد!

31 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

كسي منتظرم نيست. همه‌ خانواده، منو از خودشون روندن. بار اولی كه مرخصی رفتم، متوجه شدم تو شهر خودم غريبم. كسی درو به روم باز نكرد…
بارها درباره شهدایی که به دلیل حضور در جبهه های جنگ از سوی خانواده های خود طرد شده بودند، شنیده بودم و راستش چندتایی از آن ها را هم شناسایی کردم. چند روز پیش دیدم رزمنده بسیجی، عماد سماوات، در «گردان غواصی نوح» درباره ی یکی از همین شهدا، مطلبی نوشته و عکسی هم زده اما اسمی از او نبرده است.آن چه مشاهده می کنید، همان عکس و مطلب است:

 

 

«…گوشه اي دنج، پشت سنگر را پيدا مي كرد ومي نشست و با خود و خداي خودش خلوت مي كرد.گاهي مفاتيح كوچيك جلد سياهشو در مي آورد وزمزمه هايي مي كرد.


مدت زيادي مي شد، مرخصي نرفته بود. هركدام از بچه ها، بالاخره بعد از مدتي به مرخصي مي رفتند.


مي ديدم كه با حسرتي تلخ ، به اونايي كه مي رفتند مرخصي، نگاه مي كنه و باز براي خودش به كنج خلوتش پناه مي بره وباز همون دعاهاو نجواهاي عاشقانه…


مدتي بود،كنجكاو شده بودم، مي دونستم كه تعهد بالايي داره، اخلاصش زبانزد بود.همه ي شناسايي هاي محوله رو با دقت بالايي انجام مي داد. ولي نه نامه اي ، نه مرخصي اي، نه حتي بهانه اي براي زدن يه تلفن به منزل…


دلمو زدم به دريا و يه روز،خلوتشو به هم زدم.نشستم كنارش و حرف زديم؛ از هر دري…وقتش بود، بايد مي پرسيدم. همه‌ي توانمو جمع كردم دركلمات وپرسيدم: راستي…داداش ،چرا نمي ري مرخصي؟چرا نامه نداري؟ چرا…


اومد روي حرفم و گفت: كسي رو ندارم . نه اينكه نداشته باشم. من وقتي داشتم ميومدم ، از خونه و خونواده رونده شدم . كسي منتظرم نيست . همه‌ي خونواده، منو از خودشون روندن.بار اولي كه مرخصي رفتم، متوجه شدم تو شهر خودم غريبم.كسي درو به روم باز نكرد.گفتند : بايد قول بدي ديگه جبهه نري.اما مگه مي شه تكليف رو ادا نكرد؟ مگه مي شه به نداي امام لبيك نگفت ؟ اين براي من مهم تره .برگشتم اين جا و ديگه نرفتم.
شيفته اش شده بودم،شيفته ي اين بصيرت و اداي تكليفش . با خودم فكر مي كردم يعني اگه چنين امتحاني از من بشه مي تونم سربلند باشم؟…


وقتي شهيد شد، دردمند گريستم . انگار برادرم، برادرواقعيم شهيد شده بود.ماها اون روزا همه ي كساني بوديم كه اون داشت…

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدلن صلوات

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

آمار

  • امروز: 2017
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • یا حسین(ع) (5.00)
  • کفاره گناه ( از خاطرات شهید مهدی باکری ) (5.00)
  • وصیت نامه شهید عباس بنایی (5.00)
  • امتحان پدر از فرزند شهیدش (5.00)
  • شهادتت مبارک (دلنوشته دختر شهید محمد بلباسی ) (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس