خاطراتی از تفحص از محمد احمدیان
12 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
نمی دانم چرا به زبانم جاری شد که اگر نام شهید بعدی هم ابوالفضل بود اینجا گوشه ای از حرم آقا ست.
داشتم زمین را می کندم که دیدم حاج آقا گنجی ویکی دیگر از بچه های سرباز داخل گودال پریدند
از بیل مکانیکی پیاده شدم خیلی عجیب یک دست شهید از مچ قطع شده بود. آبی زلال هم از حفره
خاکریز بیرون می ریخت . گفتم حتما آب ازقمقمه شهید است،اما قمقمه شهید که کنارپیکرش
بود خشک خشک بود .نفهمیدم آب از کجا بود که با پیدا شدن پیکر ،قطع شد. وقتی پلاک
شهید رادیدم ،دیگردنبال آب نبودیم . <شهید ابولفضل ابولفضلی ،گردان امام محمد باقر (ع)
گروهان حبیب ازکاشان>هر کجا نام تو آید به زبانها حرم است..
منبغ: کتاب تفحص خاطراتی از محمد احمدیان
برای شادی روح شهیدان صلوات