جنازههایی که نحوه جنگیدن را در اسراییل عوض کرد
به نام خدا
اسراییل در هنگام حمله به داخل لبنان متوجه دو جبهه شد که هیچ کدام مناسب ورود تانک نبودند. ناهمواری های زمین در جنوب امتیاز ایده الی برای جنگ های چریکی است چرا که منطقه صعب العبور بوده و امکان رشد نیز ندارند.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، در اواخر سال 2000 انتفاضه دوم شکل گرفت و «مرکاوا» به سرعت برای پشتیبانی عملیاتهای ارتش اسراییل در کرانه باختری و غزه، وارد عمل شد. اما تاکتیک های مبارزان در سطح بالایی بود در حالیکه برخی اسراییلی ها جز این فکر میکردند، بنابراین مجبور به عقب نشینی کردند.
رژیم اشغالگر تحرکات رزمنده های فلسطینی را در کوچه های اردوگاه های پناهندگان نتوانست زیر نظر بگیرد، هرچند تجهیزات مهم و مدرنی چون تانک مرکاوا در اختیار داشت. اساسا در چنین جغرافیایی چنین قدرت مانوری نمیتوان داشت!
تانک با بچه ای که سنگ یا کوکتل مولوتف در دست دارد چه می تواند بکند؟
السترکروک کارشناس امور خاورمیانه: «به کارگیری مکرر تانک ها در تجمعات غیر نظامی احساسات خصمانه ی قدرتمندی را به وجود می آورد. تانک ها مردم را دور می کند اما آن ها را عصبانی هم می کند و تمایلات شان را برای جسنجوی راه های مقاومت قوت می بخشد.
در سال 2006 حزب الله با استفاده از تجربیات گذشته فلسطینیان در انهدام تانک مرکاوا توانست انهدام عنصری را که همچنان نماد قدرت تکنولوژی اسراییل به شمار می آید آغاز نماید. مانند سال 1982 اسراییلی ها مقرر کردند که مرکاوا در نوک پیکان حمله شان قرار گیرد و همچون اتفاقی که در 1982 رخ داد، مرکاوا ابزار اصلی جنگ برق آسای اسراییل بود با این اعتبار که ارتش اسراییل در تمام نبردهای خود از مرکاوا با سرعت و قاطعیت و با اندک ترین خسارات ممکن، بهره برده است.
اسراییل در هنگام حمله به داخل لبنان متوجه دو جبهه شد که هیچ کدام مناسب ورود تانک نبودند. ناهمواری های زمین در جنوب امتیاز ایده الی برای جنگ های چریکی است. چرا که منطقه صعب العبور است و در آن درختان بسیاری وجود داشته و امکان رشد نیز ندارند. این خصیصه برای کسانی که منطقه را می شناسند و به خوبی بدان آشنایی دارند ایده ال و برای کسانی که بدان آشنایی ندارند و به این جا حمله می آورند بسیار سخت و غیر قابل تحمل است.»
اسراییلی ها در ابتدای جنگ 33 روزه از منطقه مرزی «المطه» گذشتند و از طریق این دشت که به دشت «خیام» می رسد، به پیشروی ادامه دادند. رزمندگان حزب الله که در ارتفاعات و روستاهای اطراف پنهان شده بودند شروع کردند به شلیک موشک های ضد تانک به تانک های اسراییلی که به آرامی در حال پیشروی بودند. حزب الله مدرن ترین موشک های ضد تانک از نوع «ام.تس» و «کورنت» را به کار گرفت. این موشک های ساخت روسیه علی رغم ضخیم بودن زره تانک مرکاوا قدرت نفوذ به آن را دارند. پس از وارد شدن خسارت به چند تانک و متحمل شدن تلفات انسانی اسراییلی ها برای پیشروی به منطقه ای به نام «وادی الحجیر» پناه بردند.
«وادی الحجیر» درهای تنگ و پیچ در پیچ همچون مار دارد. تانک های اسراییلی در این دره کوچک محاصره شدند و حزب الله بسیاری از آن ها را منهدم کرد. این مساله اسراییلی ها را در موضع سختی قرار داد و آنان را مجبور به عقب نشینی کرد.
اسراییل زمانی به خود آمد که پس از سی و سه روز جنگ اتباعش همچنان مورد حمله حزب الله واقع می شدند و اسراییل در تحقق اهدافش یعنی انهدام حزب الله و بازگرداندن دو سربازش که در ابتدای جنگ اخیر بر آن ها اصرار داشت شکست خورده بود. به این ترتیب حزب الله اعلام کرد که پیروز شده است.
سید حسن نصرالله در جشن پیروزی جنگ 33 روزه: امروز، مقاومت بیش از بیست هزار موشک در اختیار دارد. »
و در اسراییل احساس افسردگی بر مردم چیره شد …
و سوالات جدی در مورد سطح آمادگی و توان ارتش مطرح شد. و دولت کمیته ای را به منظور تحقیق و بررسی مطالعاتی در مورد کوتاهی اسراییل در جنگ 2006 تشکیل داد. اسراییلی ها می گویند که 270 تانک مرکاوا در جنگ شرکت داشته که از میان آن 49 تانک توسط حزب الله هدف قرار گرفت.
ارابه پروردگار (تانک مرکاوا)، دیگر هم تراز نام و آوازه ساخت ادعایی اش نبود. صرف نظر از قدرت تکنیکی و نظامی، مرکاوا به عنوان تانک اصلی قدرت اسراییل و نماد اراده این رژیم برای حفظ برتری نظامی اش در نبردهای زمینی بود. البته این اسراییلی ها بودند که توانستند با تبلیغ این قدرت و نمایش فیلم هایی از توانمندی های مرکاوا در سایت های اینترنتی چنین ذهنیتی را ایجاد کنند.
اما مقاومت نیز هوش و ذکاوت تبلیغاتی خود را به اشغالگران نمایاند. تلویزیون المنار نسخه اختصاصی فیلم های اسراییلی را نمایش داد. اما پیام حزب الله از مرکاوا کاملا تفاوت داشت.
در خلال جنگ 2006 در لبنان اسراییل تلویزیون المنار را هدف قرار داد تا از پخش برنامه های آن جلوگیری کند چون میدانست ساکنان سرزمینهای اشغالی به این شبکه تلویزیونی تا حد زیادی اطمینان دارند و مسئولان این رژیم میخواستند خیلی از اخبار از دید آنها پوشیده بماند.
علی رغم مخالفت حزبالله با ورود خبرنگاران به جمع رزمندگانش اما علی شعیب کسی بود که در حین جنگ همراه یگانی از رزمندگان حزبالله نیز بوده است.
«علی شعیب» خبرنگار تلویزیون المنار بعد از جنگ به روستای «نبطیه» رفته و از ساختمانی گزارش تهیه کرده که پیش از حمله هوایی اسراییل در جنگ 2006 در آن کار میکرد و خاطراتی دارد که اینگونه روایت میکند: «مقاومت، موشکی به هیچ تانک اسراییلی شلیک نمیکرد مگر آن که مطمئن میشد که موشکش تانک را نابود خواهد کرد.»
«شیخ نبیل قاووق» رئیس شورای اجرایی حزب الله: موضوع انهدام تانک مرکاوا مربوط به اراده ی جنگی ابتکار و نوآوری در میدان نبرد است. حتی خیلی از اسراییلی ها معتقدند ذکاوت رزمندگان حزب الله بود که علی رغم سلاحی اندک موجب اثبات برتری آنان شده است.»
«ران آدالیست تحلیلگر سیاسی رژیم صهیونیستی: مشکل هنگامی آغاز میشود که در میدان جنگ، تانک مرکاوا با شخصی که آماده شهادت است مواجه میشود. این مساله بزرگی است و تنها به طراحی تانکی چون مرکاوا مربوط نمیشود.»
اسراییل، سالهای طولانی در اثنای اشغال 18 ساله جنوب لبنان، نبرد با حزب الله را بررسی کرده بود اما در مورد مرکاوا اسراییلی ها همچنان در حال تولید سلاحی بودند که در دهه هفتاد و در نبرد وسیع تانکها میان کشورها مورد استفاده قرار میگرفت. اسراییلی ها عادت داشتند که به تانک ها اعتماد کنند چون همواره روی برتری آنها تبلیغ کرده بودند. اما بعد از جنگ لبنان، دیگر موضوع به این صورت نبود. دشمن امروز اسراییل دیگر مانند ارتش سوریه و مصر نیست، بلکه یکی از جنبش های مقاومت چریکی است.
جنگ چریکی، میان یک نیروی کوچک و دشمنی کلاسیک و پر قدرت واقع میشود مانند آنچه که در ویتنام، افغانستان و عراق امروزی جریان دارد. گرچه حزب الله نتوانست تمام ارتش اسراییل را منهدم کند اما با هدف قرار دادن مرکاوا در جنوب لبنان قدرت و روحیه اسراییل را سرنگون کرد.
دکتر عبدالوهاب المیسری کارشناس امور اسراییل: «جنبش های مقاومت در جهان وقتی دشمن را شکست میدهند آنان را دچار خستگی و درماندگی میکنند. مهمتر از همه این است که اگر ملاحظه کنید خواهید دید که تکنولوژی هر چقدر هم پیشرفت کند همچنان عامل بشری قادر به خرد کردن و شکست آن است. جنگیدن در سرزمین خود، امتیازی است که حزب الله از آن برخوردار است رزمندگان حزب الله دارای هدفی هستند که به عقیده تحلیلگران، اسراییل فاقد این امتیاز است.»
حسام الدین سویلم سرتیپ بازنشسته و کارشناس نظامی: «میشود گفت اسراییلی ها برای دفاع از به اصطلاح سرزمین خود انگیزه دارند اما وقتی در «لبنان» یا «سینا» یا «جولان» میجنگند، چون سرزمین شان نیست، از چه باید دفاع کنند؟ هر کاری کند موضوع اساسا قابل قبول و اثبات نیست. به هر شکل گریزی از این مساله ندارد. نبرد بنت جبیل نمونه ای از این مساله است.»
السترکروک کارشناس امور خاورمیانه: «نیروهای اسراییلی در روی زمین انگیزه انجام هیچ کاری را نداشتند تا در مقابل آن احساس وظیفه اخلاقی داشته باشند.»
ران آدالیست تحلیلگر سیاسی رژیم صهیونیستی: «اکنون ما می دانیم که برخی از اسراییلی ها، نمی دانستند هدف چیست و برای چه میجنگند؟! »
این مبهم بودن اهداف اسراییل رخنهای در اعتقادات ارتش اسراییل و در ادامه به کارگیری «مرکاوا» ایجاد کرد. با توجه به درسهای جنگ لبنان، اسراییل در تاکتیک های نظامی خود تجدید نظر کرد زیرا امروزه روشش در جنگ برق آسا در میادین جنگ دیگر قدیمی شده است. سربازان فعلی به شکلی در تمرین شرکت می کنند که در آن کمتر به تانکها تکیه شده و بیشتر روی نیروهای پیاده حساب می شود. این تمرین در منطقه ای ناهموار انجام شد که شبیه به جنوب لبنان است. شرایط دیگر منطقه ای نیز الگو برداری شده است. این روستا شبیه به یک روستای عربی است که ارتش اسراییل آن را به تمرین های نظامی اختصاص داده است. علائم تمرین این سربازان با جنگهای خیابانی و در شرایطی مشابه به یک روستا در «غزه» و «کرانه باختری» و «لبنان» است.
عامیر رابابور نویسنده نظامی روزنامه معاریو: «پس از گذشت سه دهه از پژوهش، بهره برداری و پیشرفته سازی، طرح «مرکاوا» اکنون به یک تقاطع رسیده است. در اسراییل بین خودمان چنین رواج پیدا کرده است که آیا باید ساخت «مرکاوا» را ادامه دهیم یا نه!!؟ ما برای ساخت مرکاوا مالیات بسیاری می پردازیم. تحلیلگران از نظامی ارزیابی می کنند که از دهه هفتاد شش و نیم میلیارد دلار برای ساخت مرکاوا و تداوم ارتقاء آن پرداخته شده است.»
«یوری میلیشتاین» یکی از منتقدین اندیشه ای است که مبنای تولید «مرکاوا» است. او معتقد است که پرداخت این اعتبار، هیچ توجیهی ندارد و میگوید: «ایالات متحده تانکهای «آبرام» را به ما پیشنهاد داده است اما وزیر دفاع و «اسراییل تال» این پیشنهاد را نپذیرفتند و ترجیح دادند از همان تانک «مرکاوا» بهره بگیرند. هواداران «مرکاوا» نمی خواهند اسراییل به هیچ عاملی تکیه کند حتی اگر آن عامل یکی از قدرتمند ترین هم پیمانانش یعنی ایالات متحده باشد. اینان میگویند مرکاوا همچنان جزو اصلی زرادخانه نظامی اسراییل است.»
ران آدالیست تحلیلگر سیاسی رژیم صهیونیستی: «این تانک فرزند خودمان است. چرا اسراییل باید آن را نابود کند؟! در ورای مجادلاتی که در مورد هزینه ها و سیاست های پروژه مرکاوا مطرح میشود مسایل دیگری نیز به میان میآید و سوالاتی در مورد اهمیت توانمندی های تانک اصلی اسراییل مطرح میشود که به جای تامین امنیت بلند مدت اسراییل توسط «مرکاوا» این تنها اسراییل است که از این تانک پشتیبانی میکند.»
السترکروک کارشناس اسراییلی امور خاورمیانه: «مادامی که وجود تانکها در مناطقی از «کرانه باختری» همچون «جنین» لازم هستند، حملات به طور مداوم انجام خواهد شد و اسراییل هم در نهایت از عملیات خارج شده و خواهد گفت: که موفقیت محقق شده است. یعنی مثلا ده تروریست در جنین بودند که ما شش تن را کشتیم و چهار تن دیگر مانده اند. زمانی که به جنین رفته و با مردم صحبت کنیم، آنان خواهند گفت: پیش از عملیات ده تروریست در جنین بودند که اسراییلی ها به این جا آمدند و آنان را کشتند و اکنون بیست تروریست در جنین وجود دارد.»
دکتر روفن بداتسور کارشناس اسراییلی مسائل نظامی: «وظیفه یک تانک این نیست که در مقابل بشریت بکار گرفته شود ولی مانعی برای بکارگیری تانک علیه جنگجویان آشوب گر وجود ندارد. وقتی از تانک استفاده نادرست شد باید با استفاده از تانک مخالفت کرد. و راه موفقیت این است.»
مرکاوا به نمادی برای اسراییل تبدیل شده است که بحث در مورد آینده آن، اشاره به دشوار شدن گزینه هایی دارد که جامعه اسراییل در آینده با آن رو به رو خواهد شد.
حلمی موسی کارشناس روزنامه السفیر در امور اسراییل: «من معتقد نیستم که اگر کسی بگوید «مرکاوا» نماد اسراییل است اشتباه میکند. اسراییل به عنوان یک حکومت، اراده کرد تا همچون «مرکاوا» خود را در طول زمان بسازد و ارتقاء ببخشد و از خود در این سطح محافظت کند و تمام ابزارهای آرامش خود را فراهم آورد. این تانک مانند دیواریست که اسراییلی ها در پیرامون کرانه باختری بنا میکنند تا زمان لازم برای تامین امنیت خود را کوتاه تر کند. مشکل اسراییل این جاست که تحمیل سلطه نظامی نمی تواند به تنهایی موجب تحقق آزادیاش شود. همچنان که او عملا جلو تحقق هرگونه صلحی را سد میکند.»
پاتریک رایت مولف کتاب «تانک»: «در این چارچوب، انتقاد دیگری نیز به «مرکاوا» وارد است پیرامون ابزار بکار گرفته شده در مذاکرات و مباحثات صلح است اگر انرژی ای که صرف ساخت این پدیده ی تکنولوژیک یا حتی قسمتی از آن شد صرف تحقق صلح میشد، معتقدم می توانست در جای خود مفید واقع شود. از گذشته، اسراییل به طور مداوم روشهای جنگی خود را پیشرفته تر میکند و سلاح های خود را مدرن تر می سازد، با این اعتقاد که این تسلیحات موجب افزایش قدرت نظامیاش خواهد شد. ارابه پروردگار یا مرکاوا در تحقق چنین موضوعی شکست خورد.»
در انتهای این مطلب باید یکبار دیگر به این نکته توجه کرد که «مرکاوا» بزرگترین قدرت زرهی در جهان؛ پیشرفته ترین تکنولوژی و همه چیز امن و امان است در اذهان صهیونیستها. اما این اسطوره!! در جنوب توسط مقاومت تبدیل شد به جنازه هایی روی دست سربازان اسراییل.