فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهید محمود دشتکیان

11 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم رب الشهداء والصديقين

قال رسول الله (ص) :« من سمع رجلاً ينادی يا للمسلمين فلم یجبه

فلیس بمسلم . هرکس مي شنود ندای مسلمانی را که ياری مي طلبد و او را

ياری نکند مسلمان نيست » .

قال علی(ع):« ذليل ترين اقوام جهان مردمی هستندکه کوچه های شهرشان ميدان تاخت و تاز بيگانگان قرار گيرد » .

پدر و مادر عزيزم ، سلام . پس از حمد و ثنای خداوند که راه حسين (ع) و زندگی حسين گونه را به من و راه زينب و زينب گونه شدن را به شما آموخت . سلامتی شما را از درگاه او خواستارم . اگر از حال من بخواهيد هم اکنون سالم و سلامت و چون شيری زنجير گسيخته آماده جهاد در راه خدايم . پس از سالها و ماهها سرانجام روزی که در انتظارش بيقراری ميکردم رسيد و لحظات شيرين عمرم که با جهاد و شهادت در راه او همراست نزديک و نزديکتر ميشود و همراه با نزديک شدن آن من نيز حس ميکنم که بيشتر به آفريدگارم نزديک ميشوم اين بالاترين آرزويم در دنيا بود که هم وظيفه ام را در دنيا اجرا کرده ام و هم سعادتم را در دنيای ديگر تأمين کرده ام . هم راه حسين (ع) را تداوم بخشيدم و هم حسين زمان خمينی را ياری کردم .هم قطره ای به سيل تلاطم برخون شهيدان افزودم و هم اندکی آزادی ضعفيان را نزديکتر کردم . مدتها بود در تب عشق به شهادت مي سوختم و در اين رويا ساعتها تفکر و تعمق مي کردم هميشه از خدا مي خواستم که توفيق جهاد و شهادت را به من بدهد و سرانجام رسيدن به آرزويم انشاء الله نزديک است . به ياری خدا ميروم تا پس از سالها انتظار به معبودم بپيوندم می روم تا با قلع و قمع کردن دشمنان اگر سعادت داشته باشم به ديدار خدايم بشتابم .بالاترين آرزويم اين است که شما هميشه برادرانم را تشويق کنيد تا پس از شهادت من نگذارند سلاحم بر زمين ماند برادران عزيزم صمد و کاظم و جمال و علی آرزو داشتم که زنده مي بودم تا همه با هم به سوی قدس عزيز روانه مي شديم اما آرزوی بالاترم شهادت بود که به آن رسيدم و اميدوارم که شما قدس را با آتش سلاحهای خود آزاد گردانيد و مرا به آرزوی ديگرم برسانيد . بعداز شهادت من اميدوارم که قطرات خونم باعث شود که شما جان برکف راهم را ادامه دهيد تا آزادی کربلا ، آزادی قدس و آزادی تمام مستضعفان جهان از سلطه جهانخواران و فرعونيان . خواهرانم فاطمه و ثريا و صديقه از شما ميخواهم که شما طوفنده و خروشنده چون زينب (س) که تداوم بخش انقلاب کربلا بود و همواره ادامه دهنده راه حسين (ع) ، شما نيز چنين باشيد و راهم را که راه حسين (ع) است ادامه دهيد و همواره خاری باشيد در چشم دشمن

 

و مادرم و همه اقوام و ملت ايران و مردم مستضعف جهان را می بوسم . ربنا افرغ علينا صبراً و ثبت اقدامنا و نصرنا علی القوم الکافرين . تا ميتوانيددر راه خدا بکوشيد که به قول شهيد مظلوم بهشتی ، بهشت را به بها دهند نه به بهانه . پدر و مادر عزيزم از شما ميخواهم که وصيتم را نکته به نکته عمل کنيد . اگر خواستيد وصيتنامه مرا جايي بخوانيد يا تکثير کنيد مطالب خصوصی و خانوادگی آنرا حذف نمائيد .

 

والسلام علينا و علی عبادالله الصالحين

فرزند شما محمود دشتکيان

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید علی اصغر دشت آبادی

11 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحيم

« ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاَ بل احياء عند ربهم يرزقون .

آنهايي كه در راه خدا كشته مي شوند نمرده اند بلكه زنده اند و نزد

خداي خود روزي مي خورند » .

با درود و سلام فراوان به رهبر كبير و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و ملت شهيد پرور ايران و با درود و سلام به تمام شهيدان صدر اسلام تا عاشوراي خونين حسين (ع) و از عاشوراي حسين (ع) تا شهيدان كربلا . واي همشهريان عزيزم هدف به جبهه رفتن بنده براي اين بود كه جبهه اسلام پر شود تا لشكر كفر وحشت بردارد و شكست بخورد تا مسلمين جهان بتوانند غلبه كنند بر سر مستكبرين ، تا مستكبرين نتوانند سربلند كنند و از شما ملت ايران مي خواهم كه جلوي ضد انقلاب محكم استقامت كنند تا ضد انقلاب نتواند در كشور جمهوري اسلامي ايران شايع پراكني كند و از شما برادراني كه در رديف بنده هستيد مي خواهم كه نگذاريد جبهه ها خالي شود . و اي مادر مهربانم قامتت را بلند گير و نداي الله اكبر و خميني رهبر سر ده و سخن شهيدان راه خدا را به مردم برسان که مرام ما پيروي از خدا و قرآن است . و اي برادر عزيزم هوشيار باش و به چيزي غير از اسلام و قرآن فكر نكن هرچه خير و صلاح انسان است در اين كتاب نهفته است و شما سعي كنيد راه خدا را ترويج نمائيد و ديگر عرضي ندارم و از شما مي خواهم هركه براي اسلام و امام دهن كجي كرد شما جلوي آن ايستادگي كنيد . و از مادرم و پدرم و تمام خويشان هرچه من آنها را اذيت كردم مرا ببخشيد والسلام .

و ما از خدا بوديم و به راه خدا رفتيم . و در پايان از شما مي خواهم كه امام را دعا كنيد . و اگر من شهيد شدم حاضر نيستم براي مراسمات من زياد خرج تراشي كنيد بلكه چند تا از روحانيون انقلابي را دعوت كنيد و مجلسي انقلابي تشكيل دهيد . و در ضمن ميرزا احمد محمد حسين 100 تومان از بنده طلبكار است به او بدهيد .                           والسلام- 10/6/1361 علي اصغر دشت آبادي

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »

وصيت نامه شهید فرهنگ اسكندري

11 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحيم

…. و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران امام خميني و سلام بر تمام شهيدان كه با خون خود به تمام كشورهاي ابرقدرت نشان دادند كه ما پيرو حسين(ع) هستيم كه گفت:« اگر دين نداريد لااقل آزاده مرد باشيد» اكنون كه عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل هستم از خداوند سبحان مي خواهم كه مرا جزء بندگان صالح و شايسته خود قرار دهد و شهادت را كه از بزرگترين نعمتهايش است، نصيبم كند. اي كاش هزاران جان به من مي داد تا همه آنان را در راه خودش فدا كنم. باز هم جبهه نصيبم شد كه بروم. فرياد حسين(ع) به گوش كشورهاي تحت ستم جهانخواران برسانم كه گفت:« اگر با كشتن من دين محمد برقرار مي شود پس اي شمشيرها مرا دريابيد.» اگر كافران بدن مرا قطعه قطعه كنند از هر قطره خون من صداي طنين افكن الله اكبر خميني رهبر به گوش مي رسد.

اي ملتهاي مستضعف جهان! به خداي كعبه سوگند كه يك بار ديگر صحنه كربلا تكرار شده. برادران و خواهران مسلمان! ما رسالت خود را انجام داديم و حالا نوبت شماست كه با صداي طنين افكن خود پيام شهيدان را به گوش ملتهاي ديگر برسانيد. اي ابراهيم زمان! فرمانت را لبيك گفتم كه فرمودي «اسلام امروز در گرو اعمال من و شماست». اي امام! من به خاطر دين مقدس اسلام به جبهه رفتم و نه براي هواي نفس بود و نه براي قدرت و نه براي خاك؛ فقط هدف يكي است و آن هم اسلام است.

و اما اي ملت شهيدپرور ايران! مبادا روزي پشت به روحانيت كنيد كه پشت به روحانيت، پشت به اسلام است؛ با حضور خود در صحنه مشت محكمي به دهان منافقين بزنيد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا
ان شاءَ الله اسلام صدمه نبيند. و اما در لحظات آخر عمرم با تو سخن مي گويم مادر. اي مادر عزيز و پر بركت من! كه با دامني پاك فرزندي اين چنين براي اسلام تربيت كردي! شما خيلي در پيش خدا عزيز هستيد. تو مادري بودي كه 22سال با سختي مرا بزرگ كردي و بارها مرا به جبهه فرستادي تا از اسلام دفاع كنم. اي مادر! مرا ببخش و اندوه به خود راه مده و افتخار كن كه خداوند به اين خانواده رحمي كرده و فرزندي از اين خانواده را در راه خودش از شما گرفته است؛ مادر گريه نكن كه باعث ناراحتي من و شما مي شود… اگر هم گريه مي كنيد به ياد شهيدان كربلاي حسين(ع) و به ياد علي اكبر و قاسم داماد و به ياد بهشتي مظلوم و بدن قطعه قطعه آيت اله دستغيب و بدن سوخته شده رجايي و باهنر گريه كنيد.

خواهرم! مي دانم كه طاقت شهيد شدن من را نداري و خيلي دوست داشتي عروسي ام را ببيني؛ اما خواهرم! عروسي ام شهيد شدن من است… و از خداوند بخواهيدكه اين قرباني را نزد خودش قبول كند.

والسلام عليكم و رحمه اله و بركاته 3/12/60

فرهنگ اسكندري

خداحافظ براي هميشه

درباره شهید
بسيجي شهيد، فرهنگ اسكندري، در خانواده مذهبي و آشنا به دين مبين اسلام به دنيا آمد؛ در همان سال تولدش پدر بزرگوارش را از دست داد و با سختي بزرگ شد؛ به سن شش سالگي که رسيد راهي مدرسه شد. مقطع ابتدايي را در روستا و راهنمايي را در خرامه به پايان رساند و ترك تحصيل كرد؛ مدتي بعد از ترك تحصيل به كار در شركت نفت دوگنبدان مشغول شد و مدتي بعد به شيراز رفت كه اين زمان مقارن با اوج تظاهرات و راهپيمايي ها بود. ايشان شبانه در تظاهرات شركت مي كرد و در آزادسازي شهرباني شيراز نيز فعاليت داشت؛ تا اين كه انقلاب پيروز شد و مدتي بعد كه جنگ تحميلي شروع شد، ايشان در سال دوم  جنگ همراه با فدایيان اسلام و زير دست دكتر چمران دوره آموزش نظامي را فرا گرفت و در عمليات شكست حصر آبادان شركت كرد و در تاريخ20/3/60 در اثر اصابت تركش خمپاره شديدا مجروح شد و در بيمارستان ذوب آهن اصفهان بستري گرديد. پس از بهبودي و استراحت دوباره به جبهه رفت. در عمليات بستان به عنوان آر پي چي زن به خدمت مشغول شد كه براي بار دوم با اصابت دو تير كلاش به صورت و دهانش شديدا مجروح شد و مدتي در بيمارستان حضرت قائم مشهد و مدتي نيز در بيمارستان فاطمه زهراي تهران بستري گرديد. پس از چند ماه بهبودي لازم را پيدا كرد. دوباره در اواخر سال 60 راهي جبهه شد و در عمليات بزرگ فتح المبين شركت كرد كه پس از پيشروي و به اسارت گرفتن تعدادی از نيروهاي دشمن در قلب نيروهاي دشمن توسط مزدوران بعثي به شهادت رسید.

شهيد بزرگوار با خانواده و مردم با مهرباني رفتار مي كرد. خانواده را به دين مبين اسلام و رعايت حجاب اسلامي سفارش مي كرد؛ آن قدر اخلاقش خوب بود كه مردم از معاشرت و برخورد با او لذت مي بردند. در مجالس مذهبي و قرائت قرآن شركت مي كرد و هميشه نماز خود را در اول وقت اقامه مي كرد؛ نهج البلاغه و كتابهاي مذهبي ديگر را مطالعه مي كرد.

در آخرين مرحله كه به جبهه اعزام شد، به همراه شهيدان محسن حسيني و علي اصغر ابراهيمي و تعدادي ديگر از دوستانش عازم جبهه شد كه به همراه شهيدان حسيني و ابراهيمي در يك روز به شهادت رسيدند؛ جنازه ايشان پس از مدت 13روز که در خط حمله دشمن باقي ماند، در کنار شهدای هم محلی اش به خاک سپرده شد. 

روحش شاد و يادش گرامي باد

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 796
  • 797
  • 798
  • ...
  • 799
  • ...
  • 800
  • 801
  • 802
  • ...
  • 803
  • ...
  • 804
  • 805
  • 806
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

آمار

  • امروز: 1715
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)
  • بگو 7 هزار سال! (از خاطرات عملیات خیبر) (5.00)
  • صيت نامه شهيد غلامرضا صالحی (5.00)
  • ماجرای سحری دادن سرهنگ عراقی به اسرای ایرانی در موصل (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس