فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

روایتی تازه از عملیات کربلای 5 و طلبه‌ای که عاشورا را زنده کرد

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

پس از عدم‌الفتح در عملیات «کربلای 4» رزمندگان به دنبال این بودند که به مرخصی بروند اما این کار میسر نبود و باید از غفلت دشمن استفاده می‌کردیم تا عملیات «کربلای 5» اجرا می‌شد. در این بین یکی از طلبه‌ها به اسم «سعید نخبه زعیم» با فرصتی که داشت به شهر رفت و… 

 

جملات بالا بخشی از خاطره علی‌محمد اسدی جانشین گردان حضرت زینب (س) لشکر 10 سیدالشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس است.

 

اسدی می‌گوید: قبل از عملیات «کربلای 4»، رزمندگان به مدت 60 یا 70 روز با خانواده خود در ارتباط نبودند تا مبادا عملیات لو برود. همین مسأله موجب شد که پس از شکست عملیات «کربلای 4» که فرماندهان از آن «عدم‌الفتح» یاد می‌کردند،‌تعداد بسیاری از رزمندگان درخواست مرخصی کنند.

 

از سوی دیگر با توجه به بررسی‌ و تجربه‌ای که داشتیم می‌دانستیم عراق پس از هر عملیات چه موفق چه ناموفق نیروهای خود را برای بازسازی، روحیه یا پاداش دادن به مرخصی می‌فرستد بنابراین فرماندهان باید نیروها را برای حضور در منطقه قانع می‌کردند تا عملیات «کربلای 5» طرح‌ریزی و اجرا شود اما قانع کردن رزمندگان بسیار دشوار بود. همانند دیگر فرماندهان، سردار علی فضلی نیز به فرماندهان گردان اعلام کرده بود که نیروها را برای حضور در منطقه قانع کنند.

 

در این میان یک طلبه به نام «سعید نخبه زعیم» که می‌دید بسیاری از نیروها می‌خواهند مرخصی بروند، در فرصتی که داشت به شهر رفته بود و مقداری پاره کفن خریده بود. صبح یکی از روزها در صبحگاه با کفن‌ حاضر شد.پوتین‌هایش را پر از شن و از گردن خود آویزان کرده بود.فریاد می‌زد: «اینجا کربلا و عاشورا است باید به فرمان فرمانده‌هانمان گوش دهیم». سپس سر ستون شد و به سمت میدان صبحگاه حرکت کرد. در آن روز یک تکه پارچه نیز آورده بود و هر کسی که در آن صبحگاه حضور داشت روی آن امضا کرد که تا پای جان پشت فرمانده بایستد.

 

آن روز حدود 12 یا 13 هزار نفر نیرو در صبحگاه حضور داشتند. این مسئله موجب شد که حاج‌علی فضلی فرمانده وقت لشکر 10 لشکر سیدالشهدا (ع) اعلام آمادگی بکند. از سوی دیگر کار «سعید نخبه زعیم» در دیگر یگان‌ها نیز پیچیده شد و دیگران نیز یا الگو گرفتن از او اعلام آمادگی کردند.

 

سرانجام عملیات «کربلای 5»، اجرایی شد. استحکامات و موانع بسیاری پیشروی رزمندگان از سوی رژیم بعث عراق قرار گرفته بود. مهمترین و دشوارترین این استحکامات «دژ شلمچه» بود که توسط متخصصین غربی احداث شده بودند اما پس از نفوذ و پیشروی رزمندگان اولین کسی که از گردان حضرت زینب (س) پرچم ایران را در «دژ شلمچه» به اهتزاز درآورد، همین طلبه بود. «نخبه زعیم» در جریان همین عملیات به شهادت رسید.

 

نگارنده : fatehan1

 نظر دهید »

فرمانده گروه دستمال سرخ ها

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

یکی از رزمندگان هنگام شهادت، لباسی سرخ بر تن داشت که همرزمانش به عنوان یادبود وی، تکه‌هایی از لباس او را بر گردن بستند و عهد کردند تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند و نام گروهشان شد «دستمال سرخ‌ها».

سردار شهید اصغر وصالی تهرانی فرد به سال 1329 در منطقه دولاب تهران به دنیا آمد که به دلیل تقارن میلادش با ماه محرم نامش را علی اصغر گذاشتند.

وی در سال های جوانی توانست با مشقت فراوان از ایران خارج شده و دوره‌های چریکی را در میان مبارزان فلسطینی طی کند. سپس به ایران آمد و زندگی مخفی خود را شروع نمود اما سرانجام توسط عوامل رژیم طاغوت بازداشت شد.

او در دادگاه به دوازده سال زندان محکوم شد و در اواخر سال 56 پس از طی پنج سال و نیم حبس، از زندان آزاد شد.

با پیروزی انقلاب، علی اصغر انتظامات زندان قصر را تشکیل داد و در سال 59 وارد تشکیلات نوپای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و از بنیانگذاران اصلی بخش اطلاعات سپاه گردید مدتی فرماندهی بخش اطلاعات خارجی را نیز بر عهده گرفت.

روحیه علی اصغر به هیچ وجه با امور اداری و ستادی سازگار نبود و به همین دلیل مسوولیت خود را در ستاد کل سپاه رها کرده و به جبهه غرب شتافت تا به نبرد رویارو با ضدانقلاب و متجاوزین بعثی بپردازد. او و گردان تحت امرش در سخت ترین جبهه های غرب کشور خوش درخشیدند و جمع قابل توجهی از آنان به شهادت رسیدند. نیروهای تحت امر «علی اصغر وصالی» به دلیل بستن دستمال سرخ بر گردن هایشان به «گروه دستمال سرخ ها» شهرت داشتند. (وجه تسمیه این گروه به شهادت یکی از اعضای جوان آن باز می گردد. او به هنگام شهادت، لباسی سرخ بر تن داشت که همرزمانش به عنوان یادبود وی، تکه هایی از لباس او را بر گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند)

روز تاسوعای سال 1359 تصمیم گرفته شد عملیاتی برای روز عاشورا تدارک دیده شود.

حوالی ظهر عاشورا، علی اصغر در تنگه حاجیان از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بر اثر همین جراحت، مصادف با چهلمین روز شهادت برادرش اسماعیل به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید اصغر وصالی تهرانی فرد در قطعه 24 بهشت زهرای تهران در کنار برادرش و در میان یارانش (گروه دستمال سرخ‌ها) به خاک سپرده شد.



فیلم منتشرنشده از فرمانده دستمال سرخ‌ها

نگارنده : fatehan1

 نظر دهید »

نامه تامل بر انگیز فرمانده بی سر لشگر کربلای مازندران

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسمه تعالی

به: كارگزینی سپاه ساری

از: پاسدار عملیات ذبیح الله عالی

موضوع: كسر نمودن حقوق ماهیانه

محترماً به عرض می رسانم چون اینجانب دارای چهار هكتار زمین زراعتی آبی و خشكه می باشم و دارای درآمد زیاد می باشد و همین طور حقوق من زیاد می باشد. لذا درخواست می نمایم كه در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود دو هزار تومان كسر نمائید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد.

آمین ذبیح الله عالی


نگاهی به زندگی شهید ذبیح الله عالی

شهید ذبیح الله عالی کرد کلایی در سال ۱۳۳۲ متولد شد. وی بعد از انقلاب اسلامی مدت ۲ سال دریکی از هنرستانهای بابل و مدت کمی هم در کمیته ی انقلاب اسلامی [سابق] در قائم شهر مشغول خدمت بود. در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۲۶ به عضویت رسمی سپاه درآمد و در سپاه ساری مشغول به خدمت شد. در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیه پهلوانی و منش مردانگی بود.از همان دوران جوانی، فردی پر شور و طرفدار محرومان بود و با همه با تواضع و احترام رفتار می کرد. به خاطر همین روحیه بود که با آغاز مبارزات مردم ایرن علیه رژیم طاغوت فعالانه در مبارزات، راهپیماییها و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) شرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار شرکت در مجالس مذهبی در انجمن اسلامی محل فعالیت داشت و با هزینه خود برای محل مسجدی بنا نهاد.
از آغاز تجاوز عراق به ایران در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ هنوز یک ماه نگذشته بود که عالی با عضویت در بسیج نیروهای مردمی برای آموزش نظامی به پادگان امام حسین (ع) تهران رفت و پس از پانزده روز آموزش به جبهه های سرپل ذهاب و غرب کشور اعزام شد.  وی برای بار سوم در ۱۰ اسفند ۱۳۶۰ به جبهه جنگ تحمیلی عازم شد و به عنوان جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ انجام وظیفه می کرد.

نگارنده : fatehan1

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 559
  • 560
  • 561
  • ...
  • 562
  • ...
  • 563
  • 564
  • 565
  • ...
  • 566
  • ...
  • 567
  • 568
  • 569
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • پارلا
  • ma@jmail.com
  • سیده زهرا موسوی

آمار

  • امروز: 1188
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • دلیل امروز و فردای ما ... ( زندگینامه شهید علی چیت سازیان ) (5.00)
  • پوتین ( از خاطرات شهید زین الدین ) (5.00)
  • بخشداری که کارگر خوبی بود (5.00)
  • ماجرای نظافت حرم اباعبدالله الحسین(ع) به دست اسرای ایرانی (5.00)
  • شهید است مسافر هفت اقلیم عشق (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس