به نام خدا
گفتگو با مادر شهید عبدالکریم تقی بایی ؛
مادر شهید : عبدالکریم ، پلی بین برادران اهل تشیع و تسنن بود که با تاکید بر حفظ وحدت شیعه و سنی مانع سوء استفاده دشمن می شد .
به گزارش گلستان ما، شهید عبدالکریم تقی بایی یکی از جوانان اهل سنت شهرستان بندرترکمن بود که درخانواده ای مذهبی و متدین به دنیا آمد.
وی در این خانواده ده نفره استعداد عجیبی در فراگیری و خواندن متون دینی به خصوص قرآن داشت و تشنه یادگیری مطالب جدید بود لذا پس از فارغ التحصیل شدن در رشته علوم تجربی در دبیرستان مختومقلی بندر ترکمن در سال 64 وارد دانشگاه تربیت معلم گنبد کاووس شد و در رشته آموزش ابتدایی مشغول تحصیل گردید .
حدود چند ماهی از تحصیل در دانشگاه گذشته بود که جنگ آغاز شد و او چون تحمل حضور دشمن و حمله آنان به کشورش را نداشت به ندای رهبر خویش لبیک گفت و دانشگاه را ترک و برای نبرد با دشمن به سوی جبهه های حق علیه باطل اعزام شد.
مادر شهید تقی بایی در بندترکمن اظهار داشت : عبدالکریم از کودکی رفتاری متمایز با دیگر همسالان خود داشت سوال های دینی و مذهبی زیادی به ذهنش خطور می کرد که کنجکاو به دانستن آن بود.
با همه یکرنگ وصمیمی بود، تمام بچه های محله او را به صمیمیت، شوخ بودن و مهربانی اش می شناختند. پسری بسیار مهربان و اهل خواندن کتاب های مذهبی به خصوص تلاوت قرآن بود و از همان کودکی قرائت قرآن را به اهالی خانواده می آموخت .
Golestanema0101 1
خانم دورسون عمرپور ادامه داد : او کتاب های زیادی داشت و بسیاری از کتب اهل سنت و شیعه را در کتابخانه داشت و مطالعه می کرد، حدود 400 جلد کتاب و حتی با مطالعه وسیع خود ، ارتباط مستمر و تنگاتنگی با دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم داشت و با مکاتبه با این دفتر به مطالعات خویش در مسائل اصول عقائد اسلامی جهت می داد.
از ویژگی های برجسته شهید، وقت شناسی ایشان بود زیرا وقت شناسی را نوعی احترام به شخصیت ووقت دیگران می دانست و سفارش می نمود که : سعی کنید وعده ندهید یا اگر وعده دادید وفا کنید چون در غیر این صورت به انجام والاترین گناه کبیره که مادر بدیهاست ( دروغ ) دچار خواهید شد.
Golestanema0101 1
خانم عمرپور افزود : عبدالکریم از 15 سالگی در جبهه ها حضور یافت و در عملیاتهای مختلف شرکت می کرد و هر چه سعی می کردیم او را از رفتن به جبهه منصرف کنیم موفق نمی شدیم و او را مصر تر می دیدیم. چون رفتن به جبهه را بر هر کاری مقدم می دانست. عبدالکریم پلی بین برادران اهل تشیع و تسنن بود و می گفت: آن چیزی که فعلا مهم می باشد وحدت است تاکید بر اینکه ما همه مسلمان هستیم و به یک خدا ، یک کتاب و یک رسول اعتقاد داریم نباید دشمن را از این موضوع ذینفع گرداند .
این مادرشهید اضافه کرد : شهید به نماز اهمیت بسیار زیادی می داد و لباس و سجاده مخصوص برای نماز خواندن داشت و به بهترین شکل خود را می آراست و معطر می کرد و اغلب نمازهای ایشان طولانی و همراه با اشک و سوز دل بود.
خانم عمرپور در مورد شهادت عبدالکریم گفت:دوست عبدالکریم همیشه وسایل موردنیاز او را به جبهه می برد یکروز به منزل ما آمد و گفت می خواهم برای عبدالکریم شیرینی ببرم ، حرکات او طوری شده بود که وقت به وقت به ما سر می زد اما انگار می خواست چیزی بگوید ولی نمی توانست .
به او گفتیم چرا عبدالکریم نامه ای نمی فرستد تا بدانیم حالش چطور است که بعد فهمیدیم خبر شهادت او را آورده است .
اما می گفتند عبدالکریم مفقود الاثر شده است و به همین خاطر پسر بزرگم به همراه یکی از دوستانش به 7 تپه رفتند تا از عبدالکریم خبری بگیرند وقتی به آنجا رسیدند و سراغش را گرفتند همه گریه می کردند عده ای می گفتند خمپاره خورده و کریم مفقودالجسد شده ، عده ای می گفتند در منطقه بد آب و هوایی بوده و در شلمچه مفقود الاثر شده است و عاقبت بعد از 9 سال ، گروه تفحص استخوان ، پلاک و لباس ایشان را به ما تحویل دادند.
آری شهید عبدالکریم تقی بایی سرباز سرافراز امام خمینی بود و به امر مقتدای خویش پس از وارد شدن به دانشگاه در بحبوحه جنگ عازم جبهه شد و در مدت 28 ماه خدمت صادقانه و صیانت از ارزشهای والای نظام جمهوری اسلامی ایران دلاور مردانه جنگید و در دهم بهمن 65 در تداوم عملیات پیروزمندانه کربلای 5 در منطقه جنوب شلمچه به شهادت رسید.
لذا به منظور قدردانی از مقام والا و متعالی شهیدان انقلاب اسلامی و به پاس ایثارگری های شهید عبدالکریم تقی بایی دانشجوی معلم رشته آموزش ابتدایی مرکز تربیت معلم شهیدبهشتی گنبد کاووس ، دانشنامه ای با درجه لیسانس افتخاری به آن شهید بزرگوار اعطا گردید.
Golestanema0101 1
فرازی از وصییت نامه شهیدعبدالکریم تقی بایی:
خدایا تو را به عزت و جلالت سوگند که وقتی روحم از جسم آلوده ام رها شد و آن را ترک گفت مرا با امامان ، صالحان و شهدا محشور بفرما ،
به امید آن لحظه ای که مرگ سرخ سرچشمه از محراب مولایم علی(ع) و شمشیر امام حسین (ع) می گیرد مرا در آغوش بگیر !
از مرگ سرخ نترسید زیرا رفتن از این دنیای فانی به دنیای ابدی هجرت از یک زندگی سلول وار به یک گلستان همیشگی است و هر انسان خداجویی این هجرت را با جان و دل می پذیرد و این حدیث شریف از امام علی (ع) در گوشتان باشدکه : ” الدنیا منتقله فانه انا بقیة لک لم تبق لها “دنیا کوچ کننده ونابود شونده است اگر آن از برای تو بیاید تو برای آن پاینده نیستی!
با او باشید و با قول و فعل از او (امام خمینی) پیروی کنید تا به راهی که علی (ع) قدم گذارده پا گذارید.
به امید زیارت نجف ، کربلا ، قدس شریف و پیروزی نهایی حق علیه باطل.
نگارنده : fatehan