فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

توصیف امداد غیبی توسط حاج همت

28 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

به آرامی جلو رفتیم و هوشیارانه اطراف را زیر نظر داشتیم. ناگهان تعدادی از نیروهای دشمن را دیدیم و بی درنگ آن‌ها را به رگبار بستیم.

آنچه در برابر چشمان شماست چند نمونه از هزاران امداد غیبی است که در جبهه های حق علیه باطل رخ داده و به کمک خداوند متعال رزمندگان نصرت یافتند. باشد که با خواندن آن ها قلبمان در توکل به خداوند متعال در امورات زندگی محکم و مطمئن تر از قبل گردد.
توصیف امداد غیبی توسط حاج همت

* امداد غیبی یکی از مقوله‌هایی است که اگر کسی به آن باور نداشته باشد نمی‌تواند با تمام وجود لمسش کند. مگر اینکه در صحنه‌ای از صفحات زندگی‌اش برایش اتفاق بیافتد. این خاطره که توسط شهید « شهید وحید آریایی » نقل شده، به بیان یکی عنایات خداوند در سال‌های دفاع می‌پردازد:

نیمه شب بود و صدای تیر اندازی از اطراف مقر به گوش می‌رسید. با هماهنگی فرمانده، بچه‌ها را داخل سنگر مستقر کردیم.

کمی بعد من و سه نفر دیگر از برادران مأمور شدیم که به اطراف مقر برویم و پس از شناسایی بر گردیم. تاریکی و سکوت بر همه جا حاکم بود و تنها صدای نفس‌هایمان را می‌شنیدیم. سکوت چنان بر همه جا مستولی شده بود که گویی در این دنیا هیچ کس وجود ندارد.

به آرامی جلو رفتیم و هوشیارانه اطراف را زیر نظر داشتیم. ناگهان تعدادی از نیروهای دشمن را دیدیم و بی درنگ آن‌ها را به رگبار بستیم. چند نفر از آن‌ها زخمی شدند و بقیه که فکر می‌کردند، تعداد ما خیلی زیاد است، پا به فرار گذاشتند. با این که تعدادمان خیلی کم بود، به یاری خدا آن‌ها را فراری دادیم.

5/ 5/ 1362

*

برادرم «رمضان» می گفت: «یک بار نیروهای عراقی با هواپیما بمب های شیمیایی متعددی اطراف ما ریختند. هنوز لحظاتی از بمباران نگذشته بود که ناگهان احساس کردیم باد تندی شروع به وزیدن کرد. همه جا را گرد و خاک شدیدی فرا گرفت. باد، مواد شیمیایی را که از بمب ها متصاعد می شد به طرف خط عراقی ها که فاصله ی چندانی با ما نداشت می برد و ما شاکر از این امداد غیبی الهی، شاهد هلاکت و شیمیایی شدن نیروهای بعثی به دست خودشان بودیم.

ناگهان احساس کردیم باد تندی شروع به وزیدن کرد. همه جا را گرد و خاک شدیدی فرا گرفت. باد، مواد شیمیایی را که از بمب ها متصاعد می شد به طرف خط عراقی ها که فاصله ی چندانی با ما نداشت می برد و ما شاکر از این امداد غیبی الهی، شاهد هلاکت و شیمیایی شدن نیروهای بعثی به دست خودشان بودیم

*

چند شب قبل از حمله، نیروهای تخریب چی در حال خنثی سازی میدان مین برای باز کردن معبری برای عبور بچه ها بودند، که ناگهان به نیروهای گشتی دشمن برخورد کردند. آنها ساکت روی زمین دراز کشیدند و شروع به خواندن آیه «وجعلنا من بین ایدیهم سداً و…» کردند.

بچه ها می گفتند عراقی ها تا چند قدمی ما آمدند، ولی ما را ندیدند؛ حتی یکی از آنها با پوتین روی دست یکی از ما پا گذاشت، ولی باز هم نفهمید. عراقی ها بدون اینکه بویی از ما ببرند بازگشتند.
توصیف امداد غیبی توسط حاج همت

*

م

ا در صحنه های جنگ، در لحظات زیادی از امدادهای غیبی برخوردار بودیم. در عملیات “روح الله” در جبهه نوسود، یک شب قبل از عملیات در تاریخ دهم تیرماه 1360 یکی از برادرهای رزمنده ی ما، آن شب در عالم خواب دید که امام[خمینی] به خواب او آمده و می فرماید: حمله کنید، آقا امام زمان(عج) پیشاپیش شما است! این برادر صبح که بیدار شد، خطاب به برادران دیگر در مسجد نودشه گفت که امام به خواب او آمده و چنین مطالبی را فرموده اند. تمام برادرها تجهیزات بستند و آمدند به من گفتند: ما در همین روشنایی روز حرکت می کنیم تا برویم با عراقی ها بجنگیم، چرا که امام(ره) چنین فرموده اند. من با اصرار، آنها را قانع کردم که حمله را در شب انجام بدهند. در شب عملیات، نیروهای اسلام به رغم تعداد کم، چنان حمله ای بر دو گردان عراق بردند که شاید در تاریخ جنگهای جهان بی سابقه باشد و پیروز شدند. یک افسر عراقی که او را اسیر گرفتیم می گفت: به نظر من شما حداقل با دو گردان به ما حمله کردید. وقتی با اصرار زیاد او را قانع کردیم که نیروهای ما کمتر از یک گردان بوده، آن افسر عراقی به گریه افتاد و گفت: وقتی در آغاز حمله، شما داشتید الله اکبر می گفتید تمام کوهها داشتند با شما تکبیر می گفتند! ما فکر کردیم که تمام کوهها از نیروهای شما پر شده، این بود که آمدیم و تسلیم شدیم!

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 نظر دهید »

راز این پنج شهید

28 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

یكی از موارد قابل تأمل در میان این 200 شهید عزیز، این پنج شهیدی هستند كه با عنوان «شهدای سادات خمسه كوثر» یاد می‌شوند كه در كیلومتر 65 جاده اهواز – خرمشهر بنای یادبود پنج ضلعی به نام آنها ساخته شده است

آنهایی كه اهل مرور و یادآوری خاطرات آن هشت سال مقدس هستند به یقین بارها و بارها با خاطرات و حوادثی روبه‌رو شده‌اند كه خیلی‌های‌شان شبیه به معجزه بوده‌اند، معجزه‌هایی كه نمی‌شود انكارشان كرد؛ چرا كه هنوز هستند باقی مانده‌هایی از اهالی آن سال‌های پر معجزه كه هنوز در حال و هوای آن سال‌ها زند‌گی می‌كنند و گاهی هم از خاطرات معجزه‌وارشان برای ما جنگ‌ندیده‌ها، حرف‌هایی می‌زنند، حرف‌هایی كه مثل معجزه عجیب هستند و اما پر از نشانه!

و این‌كه چه‌طور می‌شود نشانه‌هایش را پیدا كرد، دیگر بستگی دارد به نوع ارتباط دلی كه با صاحبان این معجزه‌وارها یا همان شهدا، می‌توان برقرار كرد.

درست مثل برقراری همین ارتباط دلی با مقبره‌ای ساده و خاكی كه در كیلومتر 65 جاده اهواز – خرمشهر جاخوش كرده است. مقبره‌ای كه معروف به «شهدای سادات خمسه كوثر» است.

آنهایی كه اهل رها كردن شهر و راهی شدن به سمت نور هستند، هر بار كه می‌خواهند به شلمچه مشرف شوند، با این مقبره و خاك آسمانیش آشنا هستند و 5 شهید ساداتش را نیز زیارت كرده‌اند.

… اما راز این 5 شهید فراتر از 5 نامی است كه بر سر در این مقبره‌ ساده و خاكی قرار گرفته است.

پس باید سراغ كسی می‌رفتیم تا اطلاعاتی بیشتر از جست‌وجوی اینترنتی و نقل و قول‌های زائران این مقبره داشته باشد.

با برادر یكی از این 5 شهید گفت‌وگویی انجام دادیم كه چهره‌ و حرف‌هایش برای‌مان آشناتر بود؛ سید محمد جوزی:

پس سفره دلت را باز كن تا شاید توشه‌ای از این معجزه‌ نصیب تو و البته دل تو هم بشود!

***
قربانی‌های عید قربان!

در تاریخ 1/5/1367، در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقی‌ها آن‌جا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سید‌الشهدا درگیر می‌شوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در این‌جا مصداق علنی پیدا می‌كند، آن‌هم در صبح روز عید قربان!

قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود 30 رزمنده سوار بار كامیونی می‌شوند به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر مستقیم تانك بعثی‌ها كه تا آن‌جا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون اصابت می‌كند و خیلی از بچه‌ها زخمی می‌شوند ولی فقط آن 5 سید شهید می‌شوند

حدود 200 نفر از رزمنده‌ها در آن‌جا شهید می‌شوند اما سرانجام جاده را از دست دشمنان می‌گیرند.

اما یكی از موارد قابل تأمل در میان این 200 شهید عزیز، این پنج شهیدی هستند كه با عنوان «شهدای سادات خمسه كوثر» یاد می‌شوند كه در كیلومتر 65 جاده اهواز – خرمشهر بنای یادبود پنج ضلعی به نام آنها ساخته شده است
راز این پنج شهید

با نام‌های:

سید علی‌رضا جوزی كه فقط 14 سال سن داشت،

سید داود طباطبایی كه 2 فرزند هم دارد،

سید صاحب محمدی كه در همان روزی كه ایشان شهید شدند، برادر دیگرشان هم در غرب و در همان روز به شهادت رسیدند كه هر دو متولد كربلا هم بودند و حالا هم اگر سری به قطعه 29 گلزار شهدای بهشت زهرا بزنید بر روی سنگ مزار این شهید كلماتی را می‌خوانید كه از مرگ‌آگاهی‌اش قبل از شهادتش گفته بوده است.

سید مهدی موسوی و سید حسین حسینی كه به گفته و شناسایی دوستان‌شان شناسایی شدند.
فقط این 5 نفر!

قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود 30 رزمنده سوار بار كامیونی می‌شوند به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر مستقیم تانك بعثی‌ها كه تا آن‌جا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون اصابت می‌كند و خیلی از بچه‌ها زخمی می‌شوند ولی فقط آن 5 سید شهید می‌شوند.

این از نظر من نكته‌ عجیبی است به خصوص وقتی در میان این رزمنده‌ها كسی مثل محسن اسحاقی هم بوده كه ده‌ها تركش می‌خورد اما به شهادت نمی‌رسد، گو این‌كه فقط شهادت در تقدیر تمام ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند، آن‌هم به تعداد 5 نفر!
راز این پنج شهید
طرح توسعه و نوسازی مقبره

این مقبره با نام این شهیدان در سال 1375 در همان مكان ساخته شد كه حالا قصد توسعه این مكان مقدس گرفته شده است.

در همین راستا جلسه‌ای در فرهنگسرای پایداری روز 8 مردادماه برگزار شد با حضور رزمندگانی كه در آن عملیات شركت داشتند و شاهد این اتفاق بودند.

این جلسه بهانه خوبی هم شد برای این‌كه دوباره شرح این واقعه از زبان حاضران در آن كامیون گفته شود.

سردار فلكی، معاون لشكر ده سیدالشهدا در دوران دفاع مقدس هم در مورد اهمیت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و اهمیت ساخت این بناها صحبت كردند و بعد از آن مسئول گردان الحدید، آقای سرلك هم صحبت‌هایی از آن روزها كردند. در واقع این گردان همان گردانی است كه این 5 شهید در آن حضور داشتند.

البته در حال حاضر با هزینه 30 میلیون برق كشیدند برای آن‌جا و قرار است 400 متر حسینیه برای اسكان راهیان نور نیز ساخته شود.
روحشان شاد و یادشان گرامی

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 نظر دهید »

اینها چی داشتن که ما نداریم

28 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

در روزهای سخت جنگ تحمیلی ، به دلیل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدوده‌ای بین نیروهای خودی و دشمن، امکان جابه جایی و انتقال ابدان شریف تعداد زیادی از شهدا فراهم نشد. به همین دلیل بعد از پذیرش قطعنامه 598 و اتمام جنگ قرار بر این شد که عده ای از همرزمان شهدا به دنبال جسدهای مطهر یاران شهیدشان باشند

در روزهای سخت جنگ تحمیلی ، به دلیل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدوده‌ای بین نیروهای خودی و دشمن، امکان جابه جایی و انتقال ابدان شریف تعداد زیادی از شهدا فراهم نشد. به همین دلیل بعد از پذیرش قطعنامه 598 و اتمام جنگ قرار بر این شد که عده ای از همرزمان شهدا به دنبال جسدهای مطهر یاران شهیدشان باشند و با تفحص آن ها مرهمی بر دل داغدار خانواده های شهدا . بر همین اساس کمیته جستجوی مفقودین شکل گرفت.

بچه ها برای تفحص یارانشان آدابی را برای خود وضع کردند که به قرار زیر است:

آداب و فرهنگ تفحص:

1. دائم الوضو بودن هنگام کار

2. تعیین رمز توسل به یکی از معصومین و اهل بیت علیهم السلام برای عملیات روزانه

3. نذر صلوات برای پیدا کردن پیکرهای مطهر

وسط تفحص شهدا داشتم فکر می کردم:

«خدایا! منم با اینها بودم. چی شد اینها رو انتخاب کردی؟ اینها چی داشتن که ما نداریم؟ مگه ما بدا دل نداریم؟ ….»

پیکر شهیدی پیدا شد. رو لباسش نوشته بود

4. درست کردن جایی بعنوان معراج شهدا و نگهداری شهدای تازه تفحص شده در منطقه

5. برگزاری مراسم توسل، زیارت عاشورا و دعای عهد روزانه در معراج، کنار پیکرهای مطهر

و این هم خاطره ای از تفحص شهدا که تقدیم شما می گردد :

روحشان شاد و یادشان گرامی

وسط تفحص شهدا داشتم فکر می کردم:

«خدایا! منم با اینها بودم. چی شد اینها رو انتخاب کردی؟ اینها چی داشتن که ما نداریم؟ مگه ما بدا دل نداریم؟ ….»

پیکر شهیدی پیدا شد. رو لباسش نوشته بود:

«عاشقان شهادت»….

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 259
  • 260
  • 261
  • ...
  • 262
  • ...
  • 263
  • 264
  • 265
  • ...
  • 266
  • ...
  • 267
  • 268
  • 269
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

آمار

  • امروز: 1574
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)
  • بگو 7 هزار سال! (از خاطرات عملیات خیبر) (5.00)
  • صيت نامه شهيد غلامرضا صالحی (5.00)
  • ماجرای سحری دادن سرهنگ عراقی به اسرای ایرانی در موصل (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس