فاطمه(س) بی نشان

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام و علیکم یا ابا عبدالله
با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و مردم شهید پرور ایران حضور برادر عزیز و بزرگوارم محمد یوسف حیدر نیا سلام بیکران و درود بی پایان عرض می دارم انشا الله که حالتان خوب باشد برادر جان از شما می خواهم که سلام گرم و جان سوز مرا از این راه دور و دراز پذیرا باشید و از آن زحماتی که در طول زندگی و دوران بچه ای برای من کشیدید شکر گذار و تشکر می کنم امیدوارم که چنانچه بدی از ما دیده اید ببخشید و حلال کنید من نگران از آنم که که نتوانم جواب گوی زحمات شما باشیم و با همین دین که برگردنم هست به گور روم از خدا آنقدر طول عمر می خواهم که رضایت شما را جلب کنم و بعد از ان هر وقت که خودش خواست مرا ببرد ببرد چون ما از ان خداییم وبه سوی او بر می گردیم همانطوری که هست در آیه شریفه هست(انا لله و انا ایه الراجعون)در ثانی امیدوارم که به یاری خدا لایزان همیشه در زندگی پیروز و موفق باشید و بتوانید در کنار خانواده عزیزت با دلی خوش و سرحال بگذارانید.
ثالثا ً بچه ها را از کوچک و بزرگ حاضرم در این راه دور و دراز دیده بوسی نمایم زن داداش عزیزم و مهربانم صلحه خانم سلام و از خداوند باری تعالی سلامتی جانان را خواستارم و همچنین خواستار می باشم.
رابعاًخانواده برادر عزیزم مسلم حیدرنیا و زن برادر گرامیم بلور جان را سلام می رسانم و حتما ًسلامم را به زن برادر عزیز بلور برسانید چون در نامه ای برای خودشان نوشتم فراموش کردم بنویسم و زمانی یادم افتاد که در نامه را چسب زده بودم و امیدوارم که حتمی حتمی شما سلام مرا به ایشان می رسانید همچنین سلام گرم و جان افروز مرا به خانوده قومان وخویشاوندان و هر کس که احوال ما را می پرسد برسانید و خصوصاًخانواده منصور فلاحزاده و ابجت خانم و آقای خدا رحم مصدوره خانم مشهوری رسول شعبانی و هر کسی که خودتان می دانید و هر انکس که احوال مرا می پرسدو فراموش نشود اگر چنانچه کسی را دیدی سلام ما و سلامتی مرا به خانواده ؟علمدار برسانید و از سلامتی خواهر عزیز شهناز حیدرنیا حتما در نامه هایی که می نویسم برایم بنویسید خانوده غلامرضا اسماعیلی را سلام فراوان برسانید و آگر چنانچه از حال من خواسته باشید بحمدالله سلامتم و هیچگونه ناراحتی ندارم جز دوری دیدار شما عزیزان و آنهم انشا الله بیاری خدا با پیروزی خدا و زرمندگان اسلام در سرزمین عراق هم بر پا می گردد.و این جوانان به آغوش پدر و مادر شان بر می گردند.من هم همراه آنان به خانه می ایم و دیده مان از دیدر یکدیگر تازه و روشن می کنیم.و از شما خواستارم که امام و تمام زرمندگان اسلام ر دعا کنید خصوصاًامام عزیزمان خمینی بت شکن نماینده امام زمان بر روی زمین را دعا کمید و از خداون متعال طول عمر امام خواستار باشید همینک پیروزی هاای که نصیب ما می شود از وجود امام است و همیشه این دعا را فراموش نکنید.خدا یا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی زا نگهدار.
پایان

بنام الله
انا فتحنا لک فتحا مبینا
دنیاباید بداند
اسلام مکتب ماست خمینی رهبر ماست ،پیروزی نهایی نصیب امت ماست.
گر خدا خواهد در بغل سنگ و شیشه نگه می دارم.

به نام خداوند شهید وشهادت

موضوع: شروع زندگی

شروع زند گیمان ساده بود و در عین حال باصفا.

نمیشد گفت خانه دو اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپز خانه داشت ونه حمام .
کنار در یکی از اتاق ها ،یک تو رفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود وشده بود حمام.

زیر پله ها یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیله خوراک پزمان را گذاشته بودیم رویش ،شد آشپزخانه.

به نظر من خیلی قشنگ بود ،خیلی هم ساده بود.

سردار شهید حسن آبشنا سان

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:باجناق خودم

پیشنهاد دادم بیاید با خودم باجناق شود وهمین مقد مه ای برای ازدواجش شد.

به مادر خانمم گفتم :این رفیق ما از مال دنیا غیر از یک دوربین عکا سی چیز نداره !گفت:مادر اینها ما ل دتیاست ،

بگو ببینم از دین و ایمان چی داره ؟ گفتم:از این جهت هرچی بگم کم گفتم!ما که به گرد پای او هم نمی رسیم گفت:خدا حفظش کنه.

من دنبال همچنین دامادی بودم

شهید سرتیپ حاج محمد جعفر نصر اصفهانی