فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیتنامه شهید محمد حسن حقاني

18 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

امام اين قلب تپنده‌ي امت مسلمان ايران را تنها نگذاريد در هر جا و هر كجا كه هستيد از دعا كردن براي امام غافل نشويد و بعد از هر نماز و بعد از هر جلسه‌اي امام را دعا كنيد.

بسم الله الرحمن الرحیم

يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي

به نام الله درهم شكننده‌ي طاغوت‌ها با درود وسلام به منجي بشريت ولي امر (عج) و با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني و اميد رهبر آيت الله منتظري و با درود و سلام به شهداي اسلام از صدر تاكنون وبا درود و سلام به رزمندگان اسلام و شما خانواده‌هاي شهدا و امت مسلمان ايران.

«يا اَيُهَا الَّذِينَ امَنُوا إِنْ تَنصُرواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ اَقْدامَكُمْ.» هر كس خدا را ياري كند خداوند گام‌هاي او را استوار مي گرداند.

اي همشهريان عزيز: نمي خواهم سر شما را به درد آورم ولي چند جمله‌اي به‌عنوان تذكر مي گويم هر چند كه خودتان بهتر از من مي دانيد. امام اين قلب تپنده‌ي امت مسلمان ايران را تنها نگذاريد در هر جا و هر كجا كه هستيد از دعا كردن براي امام غافل نشويد و بعد از هر نماز و بعد از هر جلسه‌اي امام را دعا كنيد.

برادران و خواهران عزيز توجه داشته باشيد هر كس خواست ميان شما تفرقه اندازد اول او را نصيحت و او را با دلايل محكم و ارشاد راهنمايي كنيد ولي اگر ديديد از روي آگاهي دارد كاري كه به ضرر انقلاب است انجام مي دهد با او به طور قاطعيت رفتار كنيد و او را به مسؤولان امر معرفي كنيد. و بدانيد كه آرزوي هر رزمنده‌ي شجاع و دلير و مسلمان زيارت كربلا و آزادي قدس عزيز و اگر بعد از آن خدا خواست شهادت في سبيل الله است. برادران و خواهران عزيز بدانيد كه هر كس شهيد شد از بين نرفته است بلكه نزد خدا روزي مي خورند. اي پدر و مادر عزيزم شما از من آزار و اذيت ديده‌ايد اميدوارم كه مرا ببخشيد و برايم دعا كنيد و طلب آمرزش كـنيد.
پدر و مادر و برادرانم مرا حلال كـنيد هرچند كه كاري براي شما انجام ندادم. آري پدر و مادرم اگر من شهيد شدم و خداوند مرا به درگاه خود قبول كرد و به شهادت رسيدم مرا ببخشيد و همچون شيري باشيد در بيشه زار بغريد و روبه صفتان را به زباله دان تاريخ بفرستيد.

مادرم زينب وار باش و قلـب امام زمان(عج) را شاد كن برايم عزا نگيريد اين را همين طور نمي گويم بدان سخنان از روي قلبم برمي خيزد براي كشته شدنم جشن بگيريد چون من نمرده‌ام، بلكه وارد جايي شده‌ام كه كسي كه در قفس دنيا است آن را درك نمي تواند بكند، برادرانم محمّدحسين، محسن و قاسم اگر از من بدي ديديد مرا ببخشيد و بيامرزيد، مادرم اگر شهيد شدم هرهفته حداقل يك‌بار بيا و با من صحبت كن. و بالاخره دوستان و قومان و آشنايان همه مرا حلال كنيد و ببخشيد به اميد اين‌كه همه‌ي ما از اهل بهشت باشيم.

از مال دنيا هم چيزي ندارم كه بخواهم از آن صحبت كنم، آري هدفم پيروزي و زيارت كربلا و آزادي قدس و آرزويم شهادت در راه خداست به اميد پيروزي جندالله و ظهور ولي عصر (عج) و نابودي تمامي دشمنان اسلام. در مسلخ عشق جز نكو را نكشند رو به صفتان زشت خوي را نكشند گر عاشق صادقي زكشتن مگريز مردار بود هـر آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كه او را نـكشند اميد زيارت قبر اباعبدالله. و السلام علي من التبع الهدي. در آخر امام و رزمندگان و معلولين و مجروحين را دعا كنيد.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگه دار، رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما، معلولين و مجروحين شفا عنايت فرما زيارت كربلا نصيب ما بفرما شهادت را نصيب ما بفرما، اسيران جندالله آزادشان بفرما، صدام و لشكرش را نابودشان بفرما، منتظري نستوه محافظت بفرما الهي آمين يارب، الهي آمين. به اميد پيروزي فرج مولا امام زمان(عج) و پيروزي جنگ تحميلي.

محمّدحسن حقاني

درباره شهید

نام:محمد حسن
نام خانوادگی:حقاني
نام پدر:محمود
تاریخ تولد:1344/02/01
عضویت:بسیجی
تاهل:مجرد
محل شهادت:جزیره مجنون
تاریخ شهادت : 1363/07/20
محل تولد:استهبان

زندگینامه شهید محمد حسن حقاني
هنگامي كه شكوفه‌هاي بهاري به هواي نسيم مي‌رقصيدند، در سپيده دمي زيبا «محمّدحسن» به شادابي گل‌هاي اطلسي چشم گشود و زندگي روحاني و ملكوتي خود را در دامان پرمهر مادرآغاز كرد. در هفت سالگي به مدرسه رفت و به آموختن، همّت گماشت. وي جزء دانش‌آموزان ممتاز بود و زياد مطالعه مي‌كرد. آنقدر به مسجد دل بسته بود كه ظهر، هنگامي كه از مدرسه برمي‌گشت به مسجد جامع مي‌رفت و نماز مي‌خواند. عضو فعال انجمن اسلامي دبيرستان بود و در مقابله با رژيم شاه و سركوب نمودن منافقين نقش به‌سزايي ايفا كرد. از صبر و حوصله‌ي زيادي برخوردار بود و در برابر ناملايمات استقامت مي‌كرد و نسبت به دنيا بي‌اعتنا بود. به نظافت اهميّت زيادي مي‌داد و در كارهايش نظم خاصي حاكم بود. در سـال آخر دبيـرستـان هواي جبهه او را از شهر و خـانه بيزاركرد و راهي ديار عاشقان نمود. در آن جا نيز از كسب علم غافل نماند تا اين كه در آن شرايط دشوار، ديپلم گرفت و در آزمون دانشگاه شركت كرد. همرزمش از او چنين مي‌گويد1: «روزي حسن را در جبهه ديدم با ديدن من خيلي خوشحال شد، واقعاً روحيه‌اي شاد داشت. بعد از چند دقيقه‌اي به او گفتم در دانشگاه قبول شده‌اي و او در جوابم گفت: من در دانشگاهي قبول شده‌ام كه استاد آن امام است و به زودي از آن دانشگاه فارغ‌التحصيل مي‌شوم.» يكي ديگر از همسنگرانش از عشق بي‌انتهاي او و بي‌قراري‌اش براي شهادت چنين روايت مي‌كند2: «حسن عشق و علاقه‌ي زيادي به شهادت داشت و همين آتش عشق كه در او شعله مي‌كشيد، باعث شده بود كه او در جبهه براي هركاري داوطلب باشد، هميشه سخن از شهادت بر لب داشت و مي‌گفت: من خيلي دوست دارم شهيد شوم. تا اينكه در جزيره‌ي مجنون به آرزوي هميشگي‌اش رسيد و به لقاءالله پيوست.»

عکس شهید

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید محسن اسدی

18 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

خدا را شکر که به واسطه ولایت امیرالمؤمنین دینم کامل و نعمتم جامع گردید.

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا را شکر که به واسطه ولایت امیرالمؤمنین دینم کامل و نعمتم جامع گردید.

شکر خدا را که به من منت نهاد و خاک مرا از دیاری برگزید که در آن دین مبین اسلام بنیان گذاشته شد و رسالت نبوی و ولایت علوی در آن تحقّق یافت و سپاس‌گذارِ خدای واحدی هستم که مرا شهید مطلقه علی‌بن‌ابیطالب (ع) گرداند…

با عرض سلام و ارادت به ساحت مقدس ولی عصر (عج) و نائب برحقش رهبر معظم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که خداوند پرچم دست او را به صاحب اصلی‌اش بدهد. ان شاء الله.

اینجانب چند روز گذشته در بهشت‌زهرا (س) بودم؛ آن دیاری که به تعبیر من (مردآباد) ایران یا تهران است. حالت عجیبی داشتم با خود می‌گفتم این ملت، عجب امتحانی پس دادند…. در ایران ۸ سال هر روز کنکور می‌گرفتن و من بیچاره غافل بودم. … البته من شاید یک بار برای دیدن این دانشگاه عظیم به منطقه گیلان‌غرب در سال ۱۳۶۴ و در سن ۱۲ سالگی رفتم اما چه رفتنی ای کاش خداوند من را هم در این کنکور قبول می‌کرد…

… کسانی که اکنون شنونده وصیت اینجانب هستند، در روضه‌ها می‌گویم ای کاش ما در کربلا بودیم و آقایمان امام حسین (ع) و اهل‌بیتش را یاری می‌کردیم. به خدا قسم زمانی نه چندان دور می‌رسد که آیندگان ما می‌گویند ای کاش ما در زمان امام (ره) و سیدعلی خامنه‌ای بودیم و او را یاری می‌کردیم. چه کسانی بودند و او را یاری نکردند. شاید ما هم مثل خیلی‌های دیگر در صحرای کربلا مورد بد و بیراه قرار بگیریم. قدر ولایت فقیه را بدانید و نگذارید خدشه‌ای به این ولایت وارد شود که آن وقت دودش اول به چشمان خودمان می‌رود. این سید را تنها نگذارید…

خدایا به آبروی اهل بیت (ع) مرا شرمنده شهدا و ایثارگران قرار مده و قدحی از جام شهادت از دستان مبارک اربابم به من اعطا گردان که روز به روز سنم بالا می‌رود و نوشیدن این جام برایم سخت‌تر می‌شود؛ زیرا در این دنیای فانی دست‌خوش بازی‌های روزمره شده‌ام.

آمین یا رب العالمین

الحقیر المسلمین محسن اسدی

درباره شهید

پاسدار شهيد محسن اسدي در سال 1352 در شهر تهران ديده به جهان گشود. دوران زندگي خود را در زمان حاکميت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران سپري نمود و براي ادامه راه شهيدان انقلاب اسلامي لباس مقدس پاسداري را به تن کرد تا در کنار پيشکسوتان جهاد و شهادت با پيروي از مقام معظم رهبري از ارزش هاي امام(ره) و شهيدان پاسداري نمايد. او که از مداحان اهل بيت(ع) بود به تواضع، تعهد و خوشرويي در ميان همکاران معروف بود. اما روح ملکوتي شهيد تاب ماندن در اين تن خاکي را نداشت و چه زود به شهيدان پيوست. روحش شاد.

مشخصات شهید

ت.ت :۱۶/۵/۱۳۵۲
ت.ش : ۱۹/۱۰/۱۳۸۴

سمت :افسر همراه فرمانده نيروی زمينی

محل شهادت: منطقه عملياتی شمال غرب کشور بر

اثر سانحه هوائی.(جت فا لکن ۲۰)

آرامگاه: بهشت زهرا(س) قطعه ۲۹ رديف۲۵ شماره

 

 

 

منبع : سایت فاتحان

 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید سید مجید رحمانی فر

18 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

از برادران عاجزانه میخواهم که اتحادشان را با هم حفظ کنند و مانند انصار و مهاجرین که به فرمان حضرت محمد ( ص ) با یکدیگر پیوند بستند ، پیوند برادری ببندند و تا آخر با یکدیگر خوب و برادر باشند و در بین خودشان نفاق و شرک راه ندهند و اخلاق اسلامی را سر لوحه امور خود قرار دهند

بسم الله الرحمن الرحیم

مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
او زمن جانی ستاند رنگ رنگ
من ز او عمری ستانم جاودانه

بنام خدای شهیدان و با درود بر امام خمینی کبیر رهبر بزرگ انقلاب ، اسلامی اینجانب سید مجید رحمانی وصیت می کنم که اگر در جبهه شهید شدم دیگر برادرانم راهم را دنبال کنند ، چه آنهائی که با من در جبهه اند و چه آنهائی که با من نیامده اند و از آنها التماسانه میخواهم که هر چه سریعتر منافقین و کفار را که خودشان بهتر از من میدانند که چه کسانی هستند نابود کنند .
از برادران عاجزانه میخواهم که اتحادشان را با هم حفظ کنند و مانند انصار و مهاجرین که به فرمان حضرت محمد ( ص ) با یکدیگر پیوند بستند ، پیوند برادری ببندند و تا آخر با یکدیگر خوب و برادر باشند و در بین خودشان نفاق و شرک راه ندهند و اخلاق اسلامی را سر لوحه امور خود قرار دهند و در تهذیب نفس کوشا باشند بیشتر مطالعه کنند و کتابهای شهید دستغیب را بیشتر مطالعه کنند .
سخنی هم بادینی خود دارم که باید فرمان امام را لبیک گویند و بسوی جبهه جوانمردانه بشتابند ، فرصت برای درس خواندن هم زیاد است برادران عزیزم من از یکایک شما راضی هستم و امیدورام که شما هم از من راضی باشید و اگر زمانی نسبت به شما ظلم کردم و یا شما را ناراحت کردم مرا به فضل و بزرگی خودتان ببخشید .

برادران عزیزم سخنرانیهای امام را گوش کنید و به حرفهائی که می زند عمل کنید چون تنها امام است که میتواند ما را از شر شیاطین چه ظاهری و چه باطنی حفظ کند ، به رهنمودهای امام عمل کنید . از برادران تبلیغات ستاد میخواهم که فعالیتشان را خیلی زیاد و گسترده کنند چون امام فرمود:

سلاح تبلیغات و مشکلات برنده تر از جنگ است و در این راه سختی ها و مشکلات و کمبودها را تحمل کنند . پیامی هم برای خانواده ام دارم که آنها از شهادت من هیچ ناراحتی نداشته باشند چون ما ادعا می کنیم که شیعه هستیم باید پیرو امامان خودمان باشیم و ما در تاریخ میبینم که هیچ یک از امامان ما با مرگ طبیعی نمرده اند بلکه همه را شهید کرده اند .

حضرت علی ( ع ) در محراب عبادت ، امام حسن ( ع ) با جگر پاره پاره شده و امام حسین ( ع ) هم که نه تنها خودش بلکه تمام اصحابش در راه دین خدا شهید شدند ، حالا ما که هستیم که میخواهیم راهی غیر از راه آنها برویم ؟

اگر شهید شویم به دیدار امام حسین ( ع ) میرویم و اگر زنده ماندیم هم به دیدار امام حسین ( ع ) میرویم .

بهر حال من که هدفم را شناختم و به سوی آن رفتم و امیدوارم که در راه این هدف مقدس هم شهید شوم .

پدر و مادر عزیزم اگر من در این راه شهید شدم شما باید افتخار کنید و باعث افتخار برای شما باید باشد البته من از خداوند سبحان میخواهم که به شما صبر عطا کند . مادر عزیزم میدانید که گریه کردن برای شهید خوب نیست اگر خواستید گریه کنید برای علی اصغر و قاسم و علی اکبر و امام حسین ( ع ) و حضرت عباس گریه کنید که گریه کردن برای اینها موجب قرب و نزدیکی به خداست .

از خواهرهایم میخواهم که حجاب اسلامی را که تا حالا به نحو احسن رعایت میکردند از این به بعد بهتر و بیشتر رعایت کنند و برای شهادت من ناراحت نباشند بلکه افتخار کنند که برادرشان شهید شده است . البته شهادت وسیله است وهدف پیروزی است و آن هم پیروزی نهائی اسلام که انشاء الله با رهبری امام خمینی و امام زمان عج این امر به آسانی میسر است .

در خاتمه چند مسئله است که میخواهم برای شما روشن کنم . الآن که این وصیت نامه را مینویسم خیلی دلم گرفته است ، نمی دانم من پیش خودم حتم دارم که در عملیات کشته میشوم حساب کند و در زمره شهداء قرار دهد یکی از بزرگترین آرزوهای من چه موقعی که در جبهه بودم و چه موقعی که خانه بودم دیدن روی مبارک و پر از نور امام زمان ( عج ) و جنگیدن در رکاب او بر علیه کفر بود که امیدوارم موقعی که امام ( ع ) ظهور میکند من هم زنده شوم و همراه او بجنگم .

قبر و محل دفن من خیلی دوست دارم که پیش دیگر برادران عزیزم مانند بهروز ، عبدا. . . و کاظم که اگر آنها هم شهید شده اند خاک شوم و فرقی نمی کند که کجا باشد ولی اگر من خودم به تنهائی شهید شدم دوست دارم که در باغ عباس بن علی در هفت تپه خاک شوم ، چون عباس تنهاست و من باید او را از تنهائی در بیاورم و امیدوارم که اگر از دیگر برادرانم شهید شدند آنها را پیش من خاک کنند .

دوباره می گویم که اگر یکی از برادران و یا هر کس دیگر بر گردن من حقی دارد من را به بزرگی خودش ببخشد .

از تمامی کسانی که در تربیت و هدایت من کوشیدند کمال تشکر را دارم .
سید مجید رحمانی فر

هیهات منّا الذلة

نه نه هرگز زیر بار ذلت نخواهیم رفت

درباره شهید

نام و نام خانوادگی: سید مجید رحمانی فر

نام پدر: سیدتیمور

تاریخ تولد:۱۳۴۲/۰۹/۰۵

تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۱۱/۱۸

محل تولد: شوش

محل شهادت: خوزستان

 

عکس شهید

 

 

منبع : سایت فاتحان

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1072
  • 1073
  • 1074
  • ...
  • 1075
  • ...
  • 1076
  • 1077
  • 1078
  • ...
  • 1079
  • ...
  • 1080
  • 1081
  • 1082
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
  • نورفشان
  • رهگذر
  • 0marziyeh

آمار

  • امروز: 1067
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید محمد رضا دهقان (5.00)
  • وصیتنامه دسته‌ جمعی 50 غواص در شب عملیات کربلای 4 +عکس (5.00)
  • اگه میخوای مارو ببینی اربعین کربلا باش ( از خاطرات شهید ابوحامد) (5.00)
  • مهربان (5.00)
  • گوشه ای از ، ازدواج شهید حمید ایرانمنش (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس