فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

پاسخ جاویدالاثر «حاج احمد متوسلیان» به یک پرسش

19 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

جانشین قرارگاه خاتم الاوصیا(ص) گفت: آمریکا اکنون در بن‌ُبست بزرگی در جهان قرار گرفته که ریشه آن ایران است، چراکه ایران همه معادلات جهانی را دچار دگرگونی کرده است.

عظیم ابراهیم‌پور در مراسم هفتمین یادواره شهدای گمنام دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با اشاره به نقش انقلاب اسلامی ایران در به هم زدن معادلات جهانی گفت: آمریکا در بن‌بست بزرگی در جهان قرار گرفته که ریشه آن ایران است، چراکه ایران همه معادلات جهانی را دچار دگرگونی کرده است. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 81، اکثر کشورهای جهان تظاهرات ضد آمریکایی برگزار کردند که یک‌پنجم آنها این شعار « شیطان بزرگ آمریکا» را سر می‌دادند که این یعنی ٢۴ سال بعد از امام راحل(ره)، مردم دنیا هم با این شعار همنوا شدند.

جانشین قرارگاه خاتم الاوصیا(ص) به بیان تحلیل‌های مقام معظم رهبری از شرایط جهان فعلی پرداخت و توضیح داد: امروز دنیا در یک پیچ تاریخی قرار دارد که هر چند صد سال اتفاق می افتد. امروز ما نیاز داریم که نرم‌افزار تمدن اسلامی را طراحی کنیم و آن همان سبک زندگی است، اگر لازم باشد برای مدیریت بهتر جهان و بیداری اسلامی نظام خودمان را هم از نو طراحی کنیم باید این کار را انجام دهیم.

ابراهیم‌پور در پایان خاطر نشان کرد: باید نگاهمان را جهانی کنیم و فکرمان را محدود به کوچهف محله و حتی شهر خود نکنیم، ما باید مثل «احمد متوسلیان» باشیم که وقتی از او می‌پرسیدند چرا استراحت نمیکنی؟ جواب می داد که «تا پرچم اسلام را در دورترین نقاط دنیا نبینم از پای نمی‌نشینم». اگر این تفکر در ما نهادینه شود دیگر احساس خستگی نمی‌کنیم و از کار و تلاش مداوم گله و شکایتی نداریم. امروز راه واره‌های شهدا مهم‌تر از یادواره‌های شهدا است. جلساتی سمینارهایی را برای شناخت راه‌های شهدا اجرا کنیم. البته یادواره‌های شهدا هم چراغ همین راه است که باید اجرا شود.

منبع : ایسنا

 نظر دهید »

وصیت نامه سردار شهید علی چیت‌سازیان

19 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

برادران عزيز از اين كه خداوند بزرگ توفيق داد و منت بر من نهاد تا بتوانم چند صباحى از عمر خود را با شما عزيزان فداكار باشم شكرگزارم ولى مى خواهم بگويم كه اين واحد مقدس را خيلى خيلى قدر بدانيد كارهائيكه شما برادران عزيز انجام مى دهيد عاشقانه است …
بسم الله الرحمن الرحيم

حمد و سپاس خداوندى را كه در رحمت خود را در اين عصر و زمان بر روى بندگان خود باز كرده و راه و روش اسلام شناسى را به ما آموخت و ما را از ظلمت و تاريكى به صبح سفيد و آشنائى و پيروزى بر نفس سركش كشاند و از خواب غفلت به بيدارى كشيد و از مردن در رختخواب و يا در راه غير خدا به شهادت در راه خودش كشاند و چنين پدر بزرگوارى را ، الگوى تمام خوبيها ، مرد تقوا و عمل ، انسان پاك و فرعون كش ، بت شكن زمان ، انسان سخن و عقل ، پير شكست ناپذير و گوهر جماران را به عنوان رهبر بر بالاى سر ما يتيمان نهاد و درس تقوا و آزادگى را از زبان حسين (ع) بر ما آموخت و قلب سياه و كدر ما را با گذشت و جان بازى و ايثار و صبر و استقامت در راه خدا سفيد و پاك گرداند و حال اگر شب و روز شكرگزارى كنيم قدر اين نعمت خدا را نتوانيم دانست خداوند در اين مدت انقلاب يك نعمت بزرگى باز به ما بخشانيد و آن هم جنگ با كافران و خداشناسان روى زمين تا بتوانيم خودمان را در صحنه عمل امتحان كنيم و براى رسيدن به جهاد مقدس (اصغر) بايد موانع هاى بزرگى را از سر راه برداريم و آنهم مبارزه با نفس و يا جهاد اكبر است. واقعا كه جبهه دانشگاه الهى است ، دانشگاهى كه در آن درس تقوا ، درس گذشت، استقامت، فداكارى ، جانبازى ، صبر و غيره آموخته ميشود ، جبهه جائى است كه انسانهائيكه در آن قدم مى گذارند بايد از ته قلب بر سرور شهيدان آقا ابا عبدالله لبيك گويند و حسين گونه تا آخرين لحظه عمر خود باشند ، جبهه جايى است كه انسان يك قدم از ديگران نسبت به خدا نزديكتر است. خاك جبهه ايران همچون خاك كربلاست چون زمانيكه عزيزان سر بر زمين مى گذارند و زمين را با خون خود آبيارى ميكنند به عشق رسيدن به آقا ابا عبدالله (ع) و بياد آن بزرگوار هستند و خداوند در اين راه پاداش قرار داده است كه بالاترين پاداشش شهادت در راه اوست .

در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفتان زشت خو را نكشند.

پيام به مردم حزب الله و زحمت كش

البته اينجانب كوچكتر از آن بودم كه بعد از رفتن خود پيامى بدهم خودم را در مقابل تمام موجودات خداوند كوچكتر مى دانم ولى گفتنيهاى زيادى براى مردم دارم كه بعد از خاموش شدن چراغ عمرم شما مقدارى از آن را روى كاغذ مى خوانيد . اول اينكه امام عزيز را تنها نگذاريد و به پيامهاى پدرگونه او از ته قلب گوش فرا دهيد و مانند مردم كوفه نباشيد كه ابا عبدالله را تنها گذاشتند اگر تا به الان در اين راه مقدس قدم نگذاشته ايد و به پابوس اسلام نيامده ايد فرصت هست و هر وقت كه پيش خدا بيائيد خداوند شما را قبول مى كند و ديگر اينكه راههاى انحرافى كه انسان را از خط امام عزيز و بزرگوار دور مى كند پرهيز كنيد . امام عزيز فعلا فرموده اند كه بايد در جبهه باشيم و دفاع را واجب دانسته اند جبهه هاى گوناگون براى خودتان درست نكنيد جبهه فقط و فقط خط مقدم است و براى همه واجب است نگذاريد امام عزيز براى چندمين بار به ما بگويد كه به جبهه برويد اگر ما سرباز او باشيم فرموده اند و ديگر كافى است ما بايد به دنيا ثابت كنيم كه هر چه امام مى گويند با جان و دل خريداريم از گروه بازى و خيانت به خون شهدا بايد ديگران به فكر كمك كردن به اين خاك باشند نه به فكر مسئول بودن و مسئوليتها كه به عهده ما ميگذارند به فكر كمك كردن به مستضعفان باشيم نه به كسانيكه از زحمت و خون شهدا استفاده ميكنند و نفعى هم به انقلاب و جنگ نميرسانند پيام ديگرى كه دارم اين است كه سعى كنيد كه در اين دو روزه زندگى امام بزرگوار را راضى نگهداريد و از همه بالاتر پروردگار عاليتان را لباس عاشقانه رزم را بر تن كنيد و پوتينهاى خود را محكم ببنديد و پيشانى بند الله اكبر بسته و پشت پا به اين دنيا و ماديات زودگذر زنيد و با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح برگيريد و به سوى جبهه هاى حق عليه باطل حركت كنيد و به زبان خود اين را جارى كنيد جنگ جنگ تا پيروزى .

پيام براى برادران واحد اطلاعات و عمليات

آن سوكشان با سرخوشان ، اين سو كشان با ناخوشان يا بگذرد يا ميشكند كشتى در اين گردانها برادران عزيز از اين كه خداوند بزرگ توفيق داد و منت بر من نهاد تا بتوانم چند صباحى از عمر خود را با شما عزيزان فداكار باشم شكرگزارم ولى مى خواهم بگويم كه اين واحد مقدس را خيلى خيلى قدر بدانيد كارهائيكه شما برادران عزيز انجام مى دهيد عاشقانه است نه علاقه براى رضاى الله است نه براى كس ديگرى ، از ته قلب اينجانب را حلال كنيد و خلاصه اين بنده گنهكار و حقير را به بزرگى خودتان ببخشيد و از خدا برايم طلب آمرزش كنيد چند پيام است كه مى خواهم برايتان بگويم .

1- خداوند را سعى كنيد با حركت قلبى راضى نگه داريد .

2- براى شهادت و يا رفتن تلاش نكنيد براى رضاى او كار كنيد و بگوييد خداوندا نه براى بهشت كه و نه براى شهادت اگر تو ما هم در جهنمت بى اندازيد و فقط از ما راضى باشى براى ما كافى است .

3- خانواده شهدا را فراموش نكنيد . بخصوص شهداى واحد .

4- به مجروحين و معلولين سركشى كنيد مخصوص برادران واحد .

5- در وقت نماز اين بنده را هم دعا كنيد و نماز وحشت شب اول قبر را هم براى من بخوانيد .حلال كنيد .

پيام به پدر و مادر و برادر و خواهرم

اى پدر و مادر عزيزم مى دانم كه‌جز زحمت و ناراحتى براى شما چيز ديگرى نداشتمك و جاى نگذاشتم و مى دانم كه شهادت فرزند دوم براى شما مشكل است و اين را بدانيد و خوشحال باشيد كه من را دشمنان خداوند نكشند مانند منافقين بلكه دشمنان خداوند مرا نشانه گرفتند و من اين راه مقدس را آگاهانه انتخاب كردم و خوشحال هستم كه به مقصد آخر رسيدم و اگر خداوند قبول كند و اين دنيا دنياى فانى است و زود گذر و زندگى آن است كه كارنامه قبول را بگير م و از اين دنيا برويم از شما مى خواهم كه خداوند را از خودتان راضى نگه داريد و خوشحال باشيد كه خون دادن شما هم سهمى را بر دين خدا پيدا كرديد .

برادر عزيزم مى دانم كه بعد از رفتن من شما خواهى ماند و ديگر برادرى ندارى ولى مى خواهم بگويم كه خوشحال باش كه دو برادر خودت را در راه خداوند بزرگ قربانى داده اى . و هر طور كه مى توانى سعى كن كه انقلاب و جنگ را يارى كنى از خداوند بزرگ هم براى پدرم كه خيلى خيلى زحمت من را كشيده است و مى دانم مقدارى از آن‌موهايش كه سفيد شده است من سفيد كرده ام و همين طور موهاى مادرم از خداوند مى خواهم كه صبر به آنها عنايت بفرمايد خواهش كه از شما دارم براى من گريه نكنيد گريه براى مظلوميت آقا ابا عبدالله بگريد . و از خواهرم مى خواهم كه زينب گونه باشد و از خداوند هم مى خواهم كه به آن هم صبر عنايت بفرمايد . از كليه فاميلها و آشنايان حلالى به جاى من بخواهيد و همسايگان هم آنهايى كه در کنارمان بودند و هم همسايگان آپارتمان و هم اطراف و از خانواده رستگارى و غيره هم حلالى بخواهيد . برادر عزيزم حسين فرزان براى شما برادر عزيزم هم از خداوند بزرگ صبر مى خواهم و از تو مى خواهم كه براى

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار على چيت سازيان

مقدارى پول كه از من مى خواهند

1 -600 3 تومان موتورى 2 3

2-300 1 تومان در خرم آباد به موتورى سپاه بدهكارم

3- 10000 تومان حاج آقا

4- مقدارى پول هم رضا حاجيلوتعاون رزمى سپاه مى خواهد

5- 700 تومان اسماعيل اسدى

6- دو سال نماز بدهكارهستم و 2 ماه روزه نزديك 4ماه 1روز هم نتوانستم روزه بگيرم به دليل مريضى كه داشتم اين ها هم حل شود .

7- نزديك سه هزار تومان هم حق مظالم بدهيد .

در ضمن اگر كسى هم پول مى خواهم اگر ندارد بدهد حلال آن باشد .

تو همسر عزيزم

از اينكه مدت آشنايى ما كم بود و بيشتر آن را من در منطقه بودم از شما معذرت مى خواهم ولى از اين خوشحال هستم كه من هم ادعاى تكليف و رضايت خداوند را كه بود كه بايد انجام مى دادم . اگر در اين زمان هر كس در زندگيش از روى مال دنيا و زندگى شيرنى بدون دردو سرو لذتهاى دنيوى‌پل پيروزى زد و خود را در جهاد اصغر رساند عاقبت به خير خواهد شد .

از شما مى خواهم كه بعد از من همچون زينب محكم و استوار باشيد اگر خداوند به من فرزندى داد در بزرگ كردن آن سعى و تلاش داشته باشد و در تربيت آن جدى باشد اگر خداوند به من دختر داد آن را يك مسلمان واقعى و اسلام شناسى خوب بزرگ كن و اگر پسر داد آن را جلورى بزرگ كنيد كه نان را از راه حلال بدست بياورد . و به مستضعفان كمك كند و از بچگى آن را عاشق ابا عبدالله كن و تربت آن را دهان آن بگذار و آن را چون مولايمان حسين آزاد مرد بزرگ كن و به آن بگو كه هيچ وقت جلوى زورگويان دنيا سر خم نكن و خداوند را براى رضاى آن عباد ت كن .

به فرمانده عزيزم

از برادر همدانى و برادر كيانى و برادر شادمانى كه به عنوان فرمانده من بودن اگر در كار كم كارى كردم اميدوارم كه مرا حلال كنيد و اگر از من بدى ديديد اميدوارم كه آن را هم حلال كنيد .

پدر عزيزم از مهمانانى كه به منزل ما مى آيند براى تسليت گفتن بخصوص برادران اطلاعات خوب قدر دانى نما .

درباره شهید

علی چیت‌سازیان، سال 1341 در در همدان متولد شد. ورودش به هنرستان همزمان با پیروزی انقلاب بود. او مانند میلیون‌ها ایرانی در راه پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی تلاش‌های زیادی کرد.
با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزش‌های نظامی را گذراند. هوش و ذکاوت او درکسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نیروهائی که توسط شهید چیت‌سازان آموزش دیده‌اند، بالغ بر چندین هزار نفر هستند.

با شروع جنگ تحمیلی، با تشکیل و قبول فرماندهی «گردان انصارالحسین (ع)» و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگ‌های کوهستانی در این گردان، به منطقه عملیاتی رفت.

در«عملیات مسلم بن‌عقیل» با اینکه بیش از17 سال سن نداشت، 140 نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را به اثبات رساند.

علی چیت‌سازیان با تشکیل لشکر انصارالحسین (ع) به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد و در بیشتر عملیات‌ها از جمله عملیات‌های والفجر2، والفجر5، والفجر 8 و… شرکت کرد و چند بار مجروح شد؛ اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ‌تر به جبهه برمی‌گشت.

هیچ‌گاه از نیروهای بسیجی دور نمی‌شد. در مواقع عملیات با اینکه ماموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود، از قبل انجام داده بود اما همیشه کنار رزمندگان می‌جنگید.

چیت‌سازیان در عملیات‌های کربلای 4 و5 نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) رشادت‌ها از خود به یادگار گذاشت.

سرانجام این سرباز فداکار اسلام، آذرماه 1366 در حین انجام یک ماموریت گشت و شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

قبل از او برادر دیگرش به شهادت رسیده بود.

 

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »

وصيت نامه شهيد نبي‌الله كريمي

19 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

از مال دنيا، يك تيشه و ماله دارم آن را هم به جهاد سازندگي بدهيد

بسم الله الرحمن الرحیم
اينجانب نبي‌الله كريمي وصيت مي‌كنم. طلبكاريهايم را بخشيدم. از مال دنيا يك تيشه و ماله دارم آن را هم به جهاد سازندگي بدهيد.
من يكي از افراد حزب‌الله و در جبهه جنگ حق عليه باطل در مهاباد مشغول نبرد با كفار مي‌باشم. اگر چنانچه شهادت نصيبم شد وصيت مي‌كنم كه من جز راه‌الله و راه امام امت، خميني كبير، راه ديگري نداشته و با كمال عقل خود به اين نبرد پا نهاده‌ام تا از اسلام و مسلمين دفاع نمايم و اگر چنانچه شهادت نصيبم شد هر كسي از اعضاي خانواده‌ام كه اين وصيت به دست او مي‌رسد بداند كه من كاملاً مسلمان بوده و در راه امام و خداوند بوده‌ام و همگي شما را به خداوند متعال مي‌سپارم.
نبي‌الله كريمي(نبي الله)

درباره شهید
كريمي، پنجم فروردين ماه سال 1342 در روستايي از توابع شهرستان تاكستان استان قزوين به دنيا آمد. پدرش قدرت‌الله، كارمند ميراث فرهنگي بود و مادرش مشك‌عنبر خانم نام داشت. او كه مجرد بود براي نخستين بار پنجم مهرماه سال 1360 از سوي بسيج در جبهه حضور يافته و پس از 33 روز حضور در كردستان، هشتم آبان ماه همان سال در مهاباد و به هنگام درگيري با گروهك‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
يكي از رزمندان همراه شهيد در خصوص دقايقي قبل از شهادت او مي‌گويد: هشتم آبانماه سال 1360 بود و 3 شنبه، ما مقري داشتيم در ميدان گوزنهاي شهر مهاباد كه برقراري امنيت اين شهر و جلوگيري از سقوط آن توسط مخالفان نظام جمهوري اسلامي، به عهده ما بود. بچه‌هاي ما به صورت 4 نفره و نوبتي در سطح شهر گشت‌زني مي‌كردند و از غروب به بعد هم شهر حالت حكومت نظامي داشت و رفت و آمدي در آن صورت نمي‌گرفت.
آن روز من و شهيد كريمي به اتفاق دو تن ديگر از رزمندگان، از گشت برگشتيم تا با توجه به اينكه هنگام ظهر بود، مشغول خوردن غذا شويم، در همين فاصله هم گروه گشت بعدي آماده و از ساختمان مقر خارج شدند.
هنوز مشغول خوردن نهار نشده بوديم كه صداي تيراندازي آمد، ظاهراً در فاصله استقرار ما و خروج گروه گشت جديد از مقر، نيروهاي مسلح حزب دموكرات و كومله از فرصت استفاده كرده و به خيابان آمده بودند تا در مقابل نيروهاي ما ايستاده و محل استقرار ما را به تصرف خودشان درآورند.
نيروهاي گشت جديد به اول خيابان بعدي كه مي‌رسند، مخالفان نظام در مقابل آن‌ها ايستاده و شروع به تيراندازي مي‌كنند.
ما هم كه صداي تيراندازي را شنيديم، بلافاصله اسلحه‌ها را برداشته و به سمت درگيري حركت كرديم.
قبل از رسيدن به محل درگيري، كريمي در كنار يك كاميون كه در حاشيه خيابان پارك شده بود سنگر گرفت تا از پشت سر، مراقب ما باشد كه ما به جلو رفتيم تا ضمن دور كردن ضد انقلاب، بچه‌هايي كه شهيد و يا مجروح شده بودند را به مقر برگردانيم.
كريمي كه مستقر شد ما حركت كرديم، سر يك 3 راهي كه پيكر تعدادي از بچه‌هاي شهيد و مجروح ما رها شده بودند رسيديم، در مقابل ضد انقلاب ايستادگي كرده و آنها را به عقب رانديم.
نزديك غروب در حال انتقال پيكر شهدا و مجروحين بوديم كه ديدم سر و صدايي از كنار كاميون و در مسيري كه محل استقرار كريمي بود، نمي‌آيد. كمي كه دقت كردم. ديدم خون سرخش بر روي زمين ريخته است و ساير رزمندگان او را به مقر انتقال داده‌اند.
* آن روز ساعت 10 صبح بود كه براي خداحافظي به خانه آمد. اعضاي خانواده يك احساس داشتيم واينكه انگار مي‌رود كه ديگر نيايد. او مثل هميشه نبود، خنده از لب‌هايش دور نمي‌شد
* او دوست داشت بدون هيچ دلبستگي به دنيا و وابستگي به ابزار آن به جبهه برود تا اگر شهيد شود قبل از همه چيز، از همه دنيا آزاد شده باشد. به همين دليل آنچه به صورت ناچيز و قليل داشت بخشيد، نفسي به راحتي كشيد واحساس آرامش خاص يافت

 

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1058
  • 1059
  • 1060
  • ...
  • 1061
  • ...
  • 1062
  • 1063
  • 1064
  • ...
  • 1065
  • ...
  • 1066
  • 1067
  • 1068
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • زهرا بانوی ایرانی
  • فاطمه خانه زر

آمار

  • امروز: 186
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1041
  • 1 ماه قبل: 7423
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید محمد رضا دهقان (5.00)
  • وصیتنامه دسته‌ جمعی 50 غواص در شب عملیات کربلای 4 +عکس (5.00)
  • اگه میخوای مارو ببینی اربعین کربلا باش ( از خاطرات شهید ابوحامد) (5.00)
  • مهربان (5.00)
  • گوشه ای از ، ازدواج شهید حمید ایرانمنش (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس