در مکتب اسلام هر مسلمان موظف است وصیتنامهای از خود برجای گذارد. البته تا آنجا که یادم هست تاکنون چندین وصیتنامه نوشتم که متأسفانه به علّت اینکه سعادت شهادت نداشتم آنها قدیمی شده است و این وصیتنامه جدیدم است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
در مکتب اسلام هر مسلمان موظف است وصیتنامهای از خود برجای گذارد. البته تا آنجا که یادم هست تاکنون چندین وصیتنامه نوشتم که متأسفانه به علّت اینکه سعادت شهادت نداشتم آنها قدیمی شده است و این وصیتنامه جدیدم است. البته اینجانب معتقدم هر که هر کاری کرد و هر نوشتهای که جمعآوری کرده باشد، با خود به آن دنیا خواهد برد و آن پروردگار یکتا است که باید قضاوت کند. شاید بیش از دو سال است که آمادگی شهادت را، به نظر خودم دارا میباشم ولی نظر خودم اصلاً شرط نیست نظر خداوند تبارک و تعالی شرط است.
وصایایم را به ترتیب ذیل ذکر مینمایم امید است که تمام دوستان مومن و معتقد در آخرت شفاعت ما را بنمایند.
1- تنها مکتب رهایی بخش مستضعفین از دست مستکبرین، مکتب انقلابی اسلام میباشد.
2- برای این که در این دنیای زودگذر گرفتار انحراف نفس نشوید، همیشه به یاد خدا باشید.
3- جهت ادامه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و متصل شدن به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) همیشه سراپا گوش به فرمان امام و یاران صدیق و مومن امام که عملاً در خدمت انقلاب و اسلام عزیز بودهاند، باشید.
4- ماهی یک بار به قبرستان شهدا بروید و درس مبارزه و ایثار و گذشتن از دنیا و پیوستن به شهدای صدراسلام را فرا گیرید.
5- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا حد امکان از نظر عقیدتی، سیاسی و نظامی تقویت نمایید و به خصوص سپاه را در یک سازماندهی واحد و طی یک ضوابط واحد در سراسر مملکت بسط دهید.
6- از اینکه کاری اشتباه انجام دادهاید از گفتن آن ابا نداشته باشید.
7- سیاستمداران همیشه باید از افرادی مخلص و صادق و با تقوا باشند تا بتوانند سیاست مکتب اسلام را پیاده نمایند.
8- سعی را بر جذب نیروهای جوان نه دفع آنان.
9- سعی کنید تحمل عقیده مخالف را داشته باشید مانند شهید مظلوم آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی.
10- از اختلافات داخلی به خاطر رضای خدا و خون شهدای انقلاب اسلامی به پرهیزید.
11- سعی شود که قانون اسلام در مورد همه بطور یکسان اجرا شود و فرقی بین یک فرد عادی و سپاهی و روحانی و دولتمرد نباشد و امید است که مسئله زمین بنفع مستضعفین در حکومت اسلامی حل شود و دنیا ما را در این مورد الگو قرار دهد.
12- اگر کسی مسئول شد موظف است که بر کار زیردستان خود تا حد امکان و توان نظارت نماید و گرنه باید از آن مسئولیت کنار رود.
13- سعی شود که در سه وزارتخانه، آموزش و پرورش وزارت کشور و وزارت امور امورخارجه بهترین و مکتبیترین افراد وارد شوند و اگر چنانچه در این سه وزارتخانه مسامحه شود مسئولین در پیشگاه خدا و امت، مسئول خواهند بود.
14- زندان جمهوری اسلامی باید دانشگاه باشد و سعی شود اصلاً ساختمانهایی که جدیداً جهت احداث زندان ساخته میشود با معیار کاملاً اسلامی باشد و بهترین و مکتبیترین افراد بازجو و زندانیان باشند.
15- برای موفقیت در کردستان باید صفوف ضد انقلاب از مردم جدا شود با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم و مستضعف کرد با مهربانی هرچه تمامتر رفتار شود.
16- از تهمت زدن بدون علم و آگاهی به دیگران شدیداً پرهیز کنیم.
17- اگر چنانچه جنازهام پیدا شد در بهشتزهرا خاک نمایید.
18- تمام اموالم به بیبضاعتهای واقعی طی تشخیص همسرم و خواهرم و برادرم تقسیم شود.
در پایان این نکاتی را که تذکر دادم هر کسی در رابطه با مسئولیتش جهت رضای خدا اگر درست است اجرا نماید و گرنه اجرا ننماید . در آخر خودم به این نتیجه رسیدهام که تمام اعضاء خانوادهام کاملاً آماده شهادتند بخصوص همسرم و خواهرم و مادرم و برادرانم و پدرم دارا میباشند.
امید است که همگی مرا حلال بنمایند.
ناصر کاظمی
9/3/1361
درباره شهید
نام : ناصر کاظمی
فرزند : درویش
محل تولد : تهران
سال تولد : 12 خرداد ۱۳۳۵
محل شهادت : پیرانشهر
تاریخ شهادت : 6 شهریور ۱۳۶۱
مزار شهید : تهران ، گلزار شهداي بهشت زهرا ( س ) ، قطعه 24 رديف 76 شماره 2
زندگینامه
ناصر كاظمي در 12 خردادماه 1335 در خانوادهاي معتقد و اهل تقوا در تهران ديده به جهان گشود و از همان ابتداي زندگي، با قشر محروم جامعه ،آشنا و همراه شد.
ناصر دوره ابتدايي را با نمرههاي خوب پشت سر گذاشت تا وارد دبيرستان شد او در اين سنين ، با شور و علاقه به مطالعه كتابهاي ديني پرداخت تا بنيادهاي اعتقادي و اخلاقي خود را با معارف اسلامي استوار سازد.
وي پس از پايان دوره متوسطه، با شركت در كنكور، در رشته ها « پيراپزشكي و تربيت بدني» پذيرفته شد و بنا به علاقهاي كه داشت تحصيلاتش را در تربيت بدني ادامه داد ناصر همزمان با تحصيل ، به كار معلمي و تدريس در مدارس جنوب شهر تهران همت گماشت و بخش مهمي از حقوق معلمي خود را صرف خريدن كتابهاي ديني براي شاگردانش كرد. كاظمي در اين كلاسها با طرح مباحث ديني، اجتماعي و سياسي دانش آموزانش را نسبت به مشكلات روز و نيازهاي قشر جوان آْگاه كرد.
او در روند همين مطالعات و فعاليتهاي اجتماعي خود، به ماهيت وابسته و فاسد رژيم شاه پي برد و از سال 1365 به مبارزات سياسي خود شدت و وسعت بخشيد. در همين سال شكنجه در ژاندارمري ، به دادگستري منتقل و از آن پس ،در « زندان قصر»محبوس شد.
شهيد ناصر كاظمي با اوج گيري مبارزات مردم مسلمان ايران عليه رژيم ستمشاهي ، همراه جمعي از زندانيان سياسي،از زندان آزد گرديد و جدي تر از گذشته به مبارزه پرداخت و تا پيروزي انقلاب اسلامي،لحظه اي آرام نگرفت. ناصر كاظمي ، در خردادماه 1358 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در آمد تا تجربيات خود را در اين نهاد مقدس به كار بندد.
پس از گذرانيدن دوره كوتاه آموزش نظامي ، براي خدمت در استان« سيستان و بلوچستان» راهي آن منطقه شد و حدود چهار ماه در شهرستان « زابل » به مردم محروم و مستضعف ناحيه خدمت كرد.
به دنبال غائله« خلق عرب در خوزستان» به اين استان رفته و به مقابله با توطئه گران برخاست و تا آخر غائله در خرمشهر ماند.
كاظمي هنوز از اين توطئه نياسوده بود كه براي مبارزه با گروهكهاي ضد انقلاب كردستان، راهي اين خطه از ميهن اسلامي شد و به پيشنهاد شهيد« محمد بروجردي» ، فرمانده وقت سپاه كردستان، همراه چند نفر، در 10 دي ماه 1358 به «پاوه » رفت. ناصر فعاليت خود را در پاوه، با سمت « فرماندار» آغاز كرد. وي كه در اين مسووليت شايستگي لياقت و كارداني خود را نشان داده بود بزودي علاوه بر مسووليت فرمانداري، به فرماندهي سپاه پاوه نيز منصوب گرديد. او بيشتر جلسات خود را با مسوولان شهر، پس از فعاليت طاقت فرساي روزانه و در نيمه هاي شب ميگذاشت و در تمام مدت مسووليت خود براي حل مشكلات مردم شهر، از هيچ كوششن دريغ نميكرد.
ناصر كاظمي از راه ايجاد وحدت بين سپاه و ارتش و به كارگيري نيروهاي مردمي و طراحي چند عمليات ، موفق ميشود تمام مناطق تحت اشغال ضد انقلاب را از چنگ آنها خارج كند و آْرامش را به منطقه برگرداند. او معتقد بود كه مناطق كردنشين ، هاي پاكسازي ، از مردم بومي استفاده مي كرد كه اين اعتقاد او سبب برقراري ارتباط عاطفي ميان او و مردم شد و موجبات آزادي و پاكسازي منطقه « نوربان» و قشلاق»در راه پاوه را فراهم كرد. خبر اين پيروزيها در منطقه ميپيچيد و رعب و وحشت زيادي در دل ضدانقلاب ميافكند.
آزاد سازي و پاكسازي « باينگان» ،« نودشه»، « نيسانه» ،« نروي »،«نوسود» ،كله چناره»،«و شمشي »،از ديگر فعاليتهاي اين شهيد بزرگوار است. وي همچنين براي مقابله با گروههاي مسلح ضد انقلاب در كردستان« تيپ ويژه شهدا» را تشكيل داد و فرماندهي آن را به عهده گرفت.
ناصر پس از يك سال و نيم خدمات ارزشمند در پاوه ، به سنندج رفت و به عنوان « مسوول سپاه پاسداران كردستان» منصوب گرديد. پاكسازي مناطق حساسي همچون جاده«بانه- سردشت» ، « كامياران»،«مريوان»،« تكاب»،« صائين دژ»،«بوكان»،« سد بوكان»، از جمله اقدامات متهورانه او به شمار ميرود.
شهيد كاظمي با تمام عشق ، در خدمت مردم محروم بود. در كردستان، درخشيد و چنان شخصيت والايي از خود بروز داد كه مردم ، دل در گرو محبت او سپردند و حتي نام« ناصر» را بر كودكانشان برگزيدند و بر اين نام مباهات كردند.
هوشمندي ، بصيرت، شجاعت و قاطعيت ، از ويژگيهاي بارز شهيد ناصر كاظمي بود. كردستان به وجود او مباهات ميكرد و در كنار او ،احساس تنهايي و غربت نداشت .
اين ميداندار بزرگ جهاد سر انجام در تاريخ 6 شهريور1361،در حين پاكسازي محور« پيرانشهر- سردشت»، در يكي از روستاها ، بر براق شهادت نشست و كردستان را در سوگ خود نشاند.
منابع:
پايگاه اطلاعرساني فرهنگ ايثار و شهادت- نوید شاهد
خبرگزاری فارس