فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهید اسماعیل دقایقی

24 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته

ربنا افرغ علينا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين.

خدايا! امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و كافران،

پايداري كنند و سپس بر آنان غلبه كنند.

خدايا شهادت مي‏دهم كه غير از تو خدايي نيست و محمد (ص) رسول و فرستاده

توست و علي (ع) وصيّ رسول خداست. سلام بر خاندان عصمت و طهارت. درود بر

خميني كبير و سلام بر روحانيّت معظّم و امت حزب ‏الله.

خدايا از تو مي ‏خواهم در هنگامي كه شيطان به سراغم مي ‏آيد، تو اورا دور سازي

و مرا قوّت و آرامش عطا فرمايي كه «لا حول و لا قوة الا بالله العليّ العظيم».

پدر و مادر گرامي در مقابل شما شرمنده‏ ام كه توفيق خدمت به شما و اجراي

حقوق شماخيلي كم نصيبم گشت. بدانيد كه «انّالله و انّا اليه راجعون» انشاءالله

خداوند به شما صبر عطا فرمايد و شما از جمله كساني باشيد كه مردم و خصوصاً

خانواده شهداء، اسرا ومعلولين را دلداري بدهيد و من هم دعاگوي شما هستم.

همسر محترمه

در اين حدود 5 سال زندگي از خصوصيات خوب تو بهره بردم و مرا بسيار احترام

كردي كه لايق آن نبودم. پيوند من و تو با شعار اسلام و ايمان شروع شد و بعد

سعي نموديم هر روزمان با روز ديگر متفاوت باشد و احكام اسلام را پياده كنيم و

خوب مي‏داني كه راه من در ادامه اين زندگي و سير به عمل در آوردن عقيده به

اسلام بوده است.چطور مي‏توانستم در خانه راحت باشم و كاري نكنم، در صورتي كه

جان و مال امت مسلمان ايران به سوي جبهه سرازير است. انسان در برخورد با

مصائب و مشكلات است كه لذّت ايمان و توجّه به خدا را درك مي‏كند و ا گر رفتن من

مصيبتي برايت باشد مي‏داني كه «الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انّا لله و انا اليه

راجعون». در تربيت ابراهيم و زهرا سعي خود را بنما؛ براي آنها دعا مي‏كنم و

اميدوارم افرادي مفيد براي اسلام و خط ولايت اهل بيت عصمت و طهارت و

ولايت فقيه باشند .بعد از من سعي كن با مشورت آقايان علماء در قم مثلاً آقاي

راستي يا آقاي كريمي، منطقي‌‏ترين راه را براي خود انتخاب بنمايي كه انشاءالله اگر

بهشت نصيبم شد، يكديگر را در آنجا ملاقات كنيم.انشاءالله با صبر و استقامت خود

كه خدا بيشتر به تو دهد، اسوه‌ا‏ي درجامعه خود باشي.

برادران گراميم و خواهران محترمه

براي شما نيز آرزوي صبر و استقامت در پيگيري اهداف اسلامي دارم. انشاءالله

بتوانيد با كار و فعاليت، خود را بيش از پيش وقف راه خدا واسلام كنيد. جهاني كه

امروز پر از فسق و فجور و خيانت ابرقدرتهاست، تلاش و ايثار مي‏خواهد. در راه

حسين (ع) -سيدالشهداء -رفتن، حسيني شدن مي‏خواهد. انشاءالله در پيروي از

راه امام امت خميني كبير كه همان راه خدا و قرآن و اهل بيت (ع) است، موفّق

باشيد. ديدن برادران رزمنده در خط اول كه با آرامش مشغول نماز هستند و با

متانت، نيروهاي دشمن و تانكهاي او را مي‏بينند و با سلاح مختصر با آنان مقابله

مي‏كنند، ازتجلّيّات حسيني شدن اين امت است كه مرا به وجد آورده است. حقوق

شما را آنطور كه بايد رعايت ننموده‌‏ام كه انشاءالله مرا ببخشيد؛ من هم دعاگوي

شما هستم.خدمت كليه اقوام و فاميل و دوستان و آشنايان سلام عرض مي‏كنم و

براي آنان توفيق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعاً نتوانسته‌‏ام حقوق شما

را به خوبي رعايت كنم. انشاءا… مرا ببخشيد.از همة شما التماس دعا دارم.

والسلام علي عبادالله الصالحين.

پاسدار اسماعيل دقايقي

منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا 

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »

لیاقت شهادت ( از خاطرات شهید علی یعقوبی )

24 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

«علی» دفعه آخری که آمده بود ماه صفر بود مجروح شده بود و از ناحیه آرنج دست چپ تیر خورده بود ما بهش اسرار میکردیم که دیگه برنگرده سوریه؛ ولی اصلا گوش نمیداد،همیشه بیمارستان پیش دوستانی که با او برگشته و بیمارستان بستری بودند میرفت و کمکشون میکرد.
حتی مرخصی مجروحیتش رو نموند،انگار زمین زیر پاش داغ شده بود و همیشه میگفت:میرم و اسرا بازگشت به سوریه رو داشت و آخرشم رفت.
از پادگان بهم زنگ زد گفت: دارم میرم خیلی اصرار کردم داداش نرو بمون همین قدر هم که رفتی خدا قبول کنه کافیه.
گفتم: داداش «شهید» میشی خندید و گفت: آبجی من لیاقت «شهادت» در راه حضرت زینب(س) رو ندارم.
به روایت خواهر

منبع :

شهیدابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا 

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »

چقدر سخته ( از زبان مادر شهید حسن فاتحی )

24 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

هر لحظه از عمرم را منتظر آمدن حسن بودم؛
گاهی فکر می‌کردم که او اسیر شده است؛
گاهی می‌گفتم شاید مجروح شده و او را بیمارستان شهرهای دیگر برده‌اند؛
شاید این بچه گم شده است و به خاک عراق رفته و نتوانسته به ایران برگردد؛

سال‌ها از حسن خبری نداشتیم؛
وقتی که اسرا در سال 69 به کشور بازگشتند، سراغ آنها رفتم تا خبری از حسن بگیرم؛
بچه‌های لشکر 14 او را می‌شناختند اما خبری از او نداشتند؛ هر کدام از عزیزان حرفی می‌زدند.

بعد از اینکه خبر دادند او جاویدنشان است، مزار خالی در گلستان شهدای اصفهان دادند؛
وقتی دلم می‌گرفت سر مزارش می‌رفتم؛
پدر شهید هم بعد از 12 سال بی‌خبری از حسن آقا به رحمت خدا رفت و بالاخره چهل روز بعد از فوت همسرم، استخوان‌‌های پسرم را آوردند؛

منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا 

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 925
  • 926
  • 927
  • ...
  • 928
  • ...
  • 929
  • 930
  • 931
  • ...
  • 932
  • ...
  • 933
  • 934
  • 935
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • رهگذر
  • بتول سادات بنیادی

آمار

  • امروز: 434
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • شهادت آیت الله بهشتی و هفتاد دو تن از یارانش را تسلیت عرض می نمایم (5.00)
  • وصیتنامه عجیب شهید عملیات استشهاد طلبانه شهید علی منیف اشمر (5.00)
  • نگاه خدا ( از خاطرات شهید عبدالحمید دیالمه ) (5.00)
  • شهیدم کن ( از خاطرات شهید مهدی عزیزی ) (5.00)
  • هفته دفاع مقدس گرامی باد (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس