فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهیدمدافع حرم احمد اعطایی

25 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته


بسم الله الرحمن الرحیم

از شما می خواهم ، به جان امام زمانمان مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) پشت ولایت را خالی نکنید.
گوش به امر رهبر انقلاب و دنباله رو ایشان،
هر چه امر می کنند بی چون و چرا بپذیرید،که والله سعادتتان در همین است.

منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید ابراهیم هادی

25 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم رب الشهداء و الصديقين

اگر چه خود را بيشتر از هر كس محتاج وصيت و پند و اندرز مي‌دانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا مي‌كنم

قدرتي به بيان من عطا فرمايد كه بتوانم از زبان يك شهيد‌، دست به قلم ببرم چرا كه جملات من اگر لياقي پيدا شدو مورد عفو رحمت الهي قرار

گرفتم و توفيق و سعادت شهادت را پيدا كردم، به عنوان پرافتخارآفرين وصياي شهيد خوانده مي‌شود.

خدايا تو را گواه مي‌گيرم كه در طول اين مدت از شروع انقلاب تاكنون هر چه كردم براي رضاي تو بوده

و سعي داشتم هميشه خود را مورد آزمايش و آموزش در مقابل آزمايش‌ها قرار دهم

اميدوارم اين جان ناقابل را در راه اسلام عزيز و پيروزي مستضعفين بر متكبرين بپذيري.

خدايا هر چند از شكستگي‌هاي متعدد استخوان‌هايم رنج مي‌برم،‌ ولي اهميتي نمي‌دادم؛

به خاطر اين‌كه من در اين مدت چه نشانه‌هايي از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هايي كه خالصانه و در اين راه گام نهاده‌اند، ديده‌ام.

خدايا،‌ اي معبودم و معشوقم و همه كس و كارم، نمي‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستايش كنم ولي همين قدر مي‌دانم كه هر كس تو را شناخت

عاشقت شد و هر كس عاشقت شد، دست از همه چيز شسته و به سوي تو مي‌شتابد و اين را به خوبي در خود احساس كردم و مي‌كنم.

خدايا عشق به انقلاب اسلامي و رهبر كبير انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است كه اگر تكه‌تكه‌ام كنند و يا زير سخت‌ترين شكنجه‌ها قرار گيرم، او را تنها نخواهم گذاشت.

و به عنوان يك فردي از آحاد ملت مسلمان به تمامي ملت خصوصاً مسئولين امر تذكر مي‌دهم كه هميشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشيد

و هيچ مسئله و روشي شما را از هدف و جهتي كه داريد، منحرف ننمايد

ديگر اين كه سعي كنيد در كارهايتان نيت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرك و ريا، حسادت و بغض پاك نماييد

تا هم اجر خود را ببريد و هم بتوانيد مسئوليت خود را آن‌چنان كه خداوند، اسلام و امام مي‌خواهند، انجام داده باشيد

اين را هرگز فراموش نكنيد تا خود را نسازيم و تغيير ندهيم، جامعه ساخته نمي‌شود.

والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته
ابراهيم هادي‌پور

منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »

وداع آخر (از خاطرات شهید مجید قنبری)

25 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته

مجيد ۱۸ سالش بود كه تصميم گرفت برود جبهه

هر كاري كرديم كه مانع رفتنش بشيم ،‌ فايده اي نداشت

باباش بهش گفت: تو بمون تا من برم ، هر وقت برگشتم تو برو.

قبول نمي كرد و مي گفت بايد برم…

… روز اعزام بهش گفتم: مجيد! من دوست ندارم تو رو دست و پا شكسته ببينما!

مواظب خودت باش ، نري و درب و داغون برگردي

خنديد و گفت: نه مامان! خيالت راحت

من جوري ميرم كه ديگه حتي جنازه ام هم به دستت نرسه

به شوخي گفتم: لال شي ! اين چه حرفيه مي زني

چيزي نگفت و ساكت ماند…

… موقع اعزام تقريباً تمام مادرها توي محوطه ي چمن پادگان ،كنار بچه هاشون بودند

اما مجيد اصلاً كنارم نمي ماند

من هم دوست داشتم بچه ام مث بقيه بسيجي ها يه كم كنارم بمونه

اما مجيد كم مي يومد

هر وقت هم مي يومد ، گونه هام رو مي گرفت و مي گفت:

چيه مامان! چرا رنگت پريده؟ چرا ناراحتي؟

بهش گفتم: اين چه وضعشه؟ همه ي بسيجي ها كنار مادراشون هستن

تو چرا مدام اين ور و اون ور ميري و پيشم نمي نشيني؟

اولش طفره مي رفت و جواب نمي داد

يه بار كه خيلي اصرار كردم كه كنارم بمونه ، گفت:مامان جان!

من وقتي كنارت مي نشينم و اون احساس مادرانه رو توي چهره ات مي بينم

مي ترسم شيطون وسوسه ام كنه و نذاره برم جبهه

مي ترسم اين محبت مادري مانع از رفتنم بشه

واسه همين كم ميام كنارت مي شينم…

… موقع رفتن اومد سراغم

باهام روبوسي كرد و گفت:

مامان! وقتي سوار شديم من وسط اتوبوس مي ايستم

من تو رو نگاه مي كنم ، تو هم من رو نگاه كن

تا جايي كه ميشه همديگه رو نگاه كنيم…

وقتي ماشين حركت كرد تا لحظه ي آخر براش دست تكون مي دادم

او هم برام دست تكون مي داد

بسم الله الرحمن الرحیم

تا جايي كه ديگه همديگه رو نديديم

اين آخرين ديدارمون بود

چند روز بعد خبر شهادتش رو آوردند

همونطور كه خودش گفته بود ديگه جسدش برنگشت

هنوز هم برنگشته…

راوي: مادر شهيد مجيد قنبري

منبع:كتاب حكايت فرزندان روح الله ۲ ، صفحه ۹۲

برای شادی روح شهیدان صلوات

عکس شهید

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 918
  • 919
  • 920
  • ...
  • 921
  • ...
  • 922
  • 923
  • 924
  • ...
  • 925
  • ...
  • 926
  • 927
  • 928
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • رهگذر
  • بتول سادات بنیادی

آمار

  • امروز: 424
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • هفته دولت گرامی باد (5.00)
  • شوخی با رزمنده ها (5.00)
  • مادرم غم دوری مرا با گریه برای زینب(س) تسکین ده (5.00)
  • از واردات قاچاقی قایق تا انگشت قطع شده در آب و نمک (5.00)
  • پهلوانی که نتوانست غارت خرمشهر را ببینید (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس