فاطمه(س) بی نشان

بسم الله الرحمن الرحیم
پدر بزرگوارم ,پدرعزيزم, ذاكر امام حسين (ع) اى كه عمرى رنج بردى تا رنج را از فرزندان و جامعه ات دور كنى, اى كه آسايشت را دادى تا آسايش خانواده و جامعه ات را فراهم نمايى ,اى كه به خاطر رفع گرفتاران بارها گرفتار شدى . مدتى است كه ديده ام از ديدارتان محروم است و بيم آن مى رود كه يكديگر را نديده و سخنانم را تمام ناكرده از هم دور شويم و دور بمانيم .
وصيت‌نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
پدر بزرگوارم ,پدرعزيزم, ذاكر امام حسين (ع) اى كه عمرى رنج بردى تا رنج را از فرزندان و جامعه ات دور كنى, اى كه آسايشت را دادى تا آسايش خانواده و جامعه ات را فراهم نمايى ,اى كه به خاطر رفع گرفتاران بارها گرفتار شدى . مدتى است كه ديده ام از ديدارتان محروم است و بيم آن مى رود كه يكديگر را نديده و سخنانم را تمام ناكرده از هم دور شويم و دور بمانيم .
اين وصیتنامه را حضورتان مى نگارم از اينكه كلمه الله را بر صفحه ذهنم نگاشتيد و راه پيامبر (ص) را در ضميرم ترسيم نموديد و مهر على (ع) را در دلم نشانيده و عشق حسين (ع) را بر زبانم چشانيدى نمى دانم چگونه تشكر كنم .هو الهادى جزاك الله . چشمانم را كه مى بندم در فضاى تفكر ، تعقل و تخيل به علم كودكى سفرمى كنم . گویی طفل نوزادى هستم كه ميل و تقاضاى شما (پدر ) كسى در گوش راستم اذان و در گوش ديگر اقامه گفت و گفت اين است راه مكتب و هدف تو ,و راه ديگرى براى سعادت انسانها جز اين نيست .گفته آيا اين راه دشمن هم دارد ,شياطين و… آرى رفتار با آنها را از همان كسى بياموزكه با تربتش كامت را باز كرديم (تربت حسين( ع ) .
راه درست موجود است و هر انسانى به محض مشاهده و يا يافتن با ميل و اشتياق آن را طى مى كند منتهى در هر زمان ودر جایی برای پیمودن اين راه شمع هایی لازم است تا از سوختشان نورى حاصل و راه روشن و براى بندگان آشكار گردد و چه خوشتر شمعی كه در هزاران نفر به راه حق راهنما باشد .
ارزش شمع در سوختن و روشنايى بخشيدن است ( در راه خلق ) نه چنين است . خداوند اسلام را پيروز و مسلمانان را يارى و زحمات كوشندگان را قبول نمايد .
در زندگی آرزوهایم این بود وسفارشهایی نیز دارم که بیان می کنم :
1- شناختن اسلام با همه ابعادش .
2- شناساندن اسلام كامل به همه مردم برای ايجاد يك روح انسانى در اجتماع .
3- ايجاد اتحاد بين گروههاى مختلف فعال دينى شيعه وسنی (اسلام راستين ) .
4- از بين بردن دشمنان ظالم و تشكيل مدينه انبی حتى با نثار جان ناقابل خويش .
5- شهادت در راه حق (خداوند عادل, الله ) .
6-پدران و مادران ,براى هوشيار كردن فرزند خويش پيش از باسواد كردن او لازم است روحش را با مبانی اسلام آشنا کنید .
7-پدران و مادران آنقدر كه جسم كودك خويش را عزيز دارند به فكر روح و دين او نيز باشند .
8-پدران و مادران حزب الله با استفاده از هر چه توانایی در اوست,از آن به عنوان وسيله اى براى تكامل استفاده كنيد , تكامل يعنى حركت به سوى الله .
9-برادران و خواهران از مرگ نترسيد كه مرگ ابتداى زندگى جاويد است .
10-برادران و خواهران مواظب باشيد كه دانسته يا ندانسته آلت دست دشمن نشويد .
11-برادران و خواهران هر كارى را فقط براى خدا انجام دهيد نه خواست دل خويش يا مردم .
12-برادران و خواهران هيچگاه از مبارزه با فساد نا اميد نشويد زيرا پيروزى حتمى با شماست اگر در راه خدا باشد .
13-برادران و خواهران يافتن و رفع عيوب خويش را مقدم بر عيوب ديگران بدانيد .
ساعت 8 و يك چهارم روز 29/6/59 عازم جبهه
اسلام پيروزاست, امام خمينى حق است
به امید پیروزی مستضعفين و گسترش جهانى اسلام محمد رضا فراهاني 29/6/59

منبع: سایت فاتحان

برای شادی روح شهیدان صلوات

بسم الله الرحمن الرحيم
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين
و آنانکه در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راه خويش هدايت مى‌کنيم و هميشه خدا يار نکوکارانست ( سوره عنکبوت آيه 69 )
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولى الله
بسم الله الرحمن الرحيم
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين و آنانکه در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راه خويش هدايت مى‌کنيم و هميشه خدا يار نکوکارانست ( سوره عنکبوت آيه 69 )
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولى الله
به نام خداوند هستى بخش جهان آفرين، به نام آنکه ذلت و عزت به دست اوست، حيات ولادت به دست اوست، زنده به اوئيم و بودنمان از اوست، رفتنمان به اوست، يادمان، معشوقمان، معبودمان، مقصودمان، مرادمان، اميدمان، … انشاء الله اوست. اوست واجب الوجود و ما خاکيان رفتنى. اى با همه چيز، به يادت هستم، به يادم باشى که بى تو هيچ و پوچ خواهم بود. کربلا، اى زيارتگاه حسينى درهاى حرمت را بگشا که کبوتران عاشق حسين (ع) منتظرند که راه حرم باز شود و به طواف بر گرد مزار سالار شهيدان پرداخته و پروانه شمع کوى حسين (ع ( شوند. اى منزلگاه شهدا، عزيزان شهيد داده مى‌خواهند به کنارت آيند و بگويند همه شهداى ما فداى عزيز زهرا (س)، حسين (ع) و بدان که حسينيان خواهند آمد تا غبار غم را از حرم مطهر بزدايند. با سلام به اهل بيت خاتم پيامبران و رهبر دلسوزمان که زندگى خويش را مديون اوئيم و خدا مى‌داند که اگر ايشان نبودند کارم به کجاها که نمى‌کشيد، پروردگار متعال حفظشان فرمايد و دعاهايشان را به حق ما مستجاب بفرمايد. خدا را شکر که اينچنين رهبرى به ما داد، خدا را شکر که به ما اجازه پشت سر حرکت کردن او را داد انشاء الله همگى تا آخر دنباله‌رو راه ايشان باشيم. و با سلامى گرم و برخاسته از اعماق وجود حضور محترم عزيزانم، پدر و مادر مهربانم که سلام و درود خداوند نيز بر شما که اينچنين از جان و مال خود گذشتيد که روزى فکر آن هم غير قابل تحمل بود اميدوارم که دعاى خير شما رحمانيت خداوند را براى ما به دنبال داشته باشند ( هدف از سلام ابراز ارادتى بيش نبود ) مى‌دانم که از گوشه و کنار سخنان متفاوتى با شما مى‌شود که اگر فلانى چنين و چنان مى‌کرد بهتر مى‌بود اون هم يک نوع تکليف بود و … ولى همانطور که مى‌دانيد هيچوقت نمى‌توانستم به پايه علم و تقوا حتى يکى از ياران حضرت ابا عبدالله برسم . شما خود امام حسين (ع) را در نظر بگيريد که وارث تمام فضيلتها، عظمتها، شهامتها، شجاعتها و حماسه‌ها از پدر و جد بزرگوارشان بودند که اگر زنده مى‌ماندند چه که نمى‌کردند چه خدماتى که جامعه نيازمند آن است انجام نمى‌داند و … ( العياذ بالله از آنان که بالاتر نيستم چه بسا که مضر براى جامعه باشم ) اما وقتى که اسلام و حکومت اسلام بازيچه دست پليدترين و تبهکارترين سفاکان روزگار قرار گرفته ديگر جاى درنگ نخواهد ماند که بايد قيام کرد اگرچه قيمت آن جان باشد که در اصل از بى‌ارزش‌ترين چيزهاست آنجا که امام مى‌فرمايد : امروز دفاع از اسلام و مسلمين بر همه اقشار واجب است و هيچ چيز مانع از انجام آن نمى‌شود. در اينجا دنيا با تمام مسائلش يک طرف و رضايت حق در طرف ديگر، پس بايد که پشت به دنيا نمود و به سوى وصال جانان شتافت اما اگر بدانيد که وقتى به جمع، جمعى ملکوتى پيوستم چطور از زندگى خود گونه‌ام بيزار شده‌ام، ديدم که چگونه دلاوران خطه توحيد عزم جزم کرده و همت و فکر خود را در راه نابودى و شکست ظلمت به کار انداخته و چگونه پس از يک روز سخت و کارى در ديار عشق و ايثار چطور از خواب چند ساعته مى‌زنند و گوئى با معشوق خود نجوا مى‌کنند ( الحق عجب حالى اين جبهه‌ها دارد ) و ما آدميان پر توقع و عارى از اين مسائل چقدر از اينان بدوريم و نتوانستيم که حتى وارد اولين راههاى کمال بشريت بشويم مگر خداوند به آبروى ايشان ما را ببخشد. الحمدلله که چند صباحى را با ايشان بوديم و خداوند توفيق خدمت ايشان را به ما داد و من افتخار بر اين منت الهى مى‌کنم و او را به آبروى رزمندگان قسم مى‌دهم که از سر تقصيراتم بگذرد. از غافر بى‌همتــا براى من قاصر بى‌پروا طلب مغفرت کنيد و برايم قرآن بخوانيد که خيلى از آن دور بودم و کم کم مى‌فهمم که تا چه اندازه مغبونم. اگر موضوع گريه را در نظر بگيريم، به نظر من براى آقايم آنکه جان همگيمان فداى او باشد سيد عظيم الشان حضرت على اکبر صلوات الله عليه گريه کنيد که من در سوگ ايشان گريه مى‌کنم که حسينم فرمودند : اف به حال دنياى بعد از تو. پدر و مادرم، دورى واقعى از شما برايم سخت است انشا الله با عنايت خداوند متعال در آن دنيا با هم و با دوستان از جمله شفاعت شدگان خاندان عصمت و طهارت باشيم. از شما مى‌خواهم که سعى در اصلاح روح خود با اخلاص در کارها و مکارم اخلاق و اصلاح جامعه با هوشيارى و پيروى بدون قيد و شرط از امام داشته باشيم و به دعا و قرآن که همان گفته پيامبر ( کتاب الله و عترتى … ) است محکم بچسبيد. وصى من شمائيد لذا يکى دو ماه روزه به گردنم دارم و مسئله نماز را خودتان يک فکرى بکنيد، درباره وسائل شخصى با دوستانم مى‌توانيد مشورت کنيد، درباره نماز ديگر تأکيد نکنم و در مورد حق الناس هر که را ديديد راضى کنيد بخصوص آنانکه مورد غيبت ما قرار مى‌گرفتند يادتان نرود همه را به هر قيمتى راضى کنيد از آنها که بگذريم مهمتر خود خانواده‌مان است مى‌دانم خيلى زحمت کشيديد و من هم در قبال نه تنها کارى نکردم بلکه اخلاق خوبى هم نداشتم چه براى شما و چه براى ديگران بگوئيد که بگذرند تا خداوند از آنان بگذرد. پدر و مادرم، دورى از مال دنيا را با شهامت کامل قبول کنيد و به آن افتخار کنيد. دعا کنيد خداوند چند چيز را قبول کند يک سيد بودنم را دوم آنکه کارهاى غير خالص و سوم شهادت فى سبيل الله و همجوارى اولياء الله در آخرت و از کارهاى من بگذرد از آن همه معصيت که از روى جهل انجام دادم نه از روى طغيان و مخالفت با او به هر حال او غفار است و ما اميد به عفو او داريم. خدايا، چنين فکر نمى‌کنم از آن حاجتى که به دنبال آن در راهت عمر باختم مرا باز گردانى . خدايا، عذر خواهى من از تو آنطور نيست که بى‌نياز به تو باشم. خدايا، رحم کن همانگونه که در اين دنيا گناهانم را پوشاندى در آن دنيا نيز بپوشان . خدايا، طعم شيرين عبادت را که به من نچشاندى طعم عفو و رحمتت را به من بچشان، تو خود مى‌دانى آنچه در دل دارم نمى‌توانم بنويسم تو خودت تمامى گناهان ريز و درشت و خطاهاى مرا ببخش به حرمت محمد و آل محمد. اللهم صل على محمد و آل محمد
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، سيد محمد عرفانيان شريف

منبع:سایت فاتحان

برای شادی روح شهیدان صلوات

صیتنامه
بسمه تعالي
لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم
اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم
با شهادت به يگانگي قادر متعال و قبول بدون قيد و شرط پيامبري بزرگوار اسلام محمد ابن عبدالله(ص) و ولايت دوازده امام و قبول رهبريت و ولايت امام امت وصيت‌نامه خود را آغاز مي‌نمايم.
وصیتنامه
بسمه تعالي
لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم
اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم
با شهادت به يگانگي قادر متعال و قبول بدون قيد و شرط پيامبري بزرگوار اسلام محمد ابن عبدالله(ص) و ولايت دوازده امام و قبول رهبريت و ولايت امام امت وصيت‌نامه خود را آغاز مي‌نمايم .
بار الها تو خود آگاهي كه ما جز تو و خواسته‌هاي تو چيزي را در دنيا دنبال نمي‌كنيم. خدايا مرا ياری كن تا در مقابل احكام تو مطيع باشم، مرا راهنما باش تا راه حق را از باطل شناخته و در راهش كه خواست توست جهاد كنم .
معبودا اگر در آخرت ياريم نكني، چه كنم و اگر در دنيا به حال خودم واگذاري چه كنم؟ اميد به عنايت تو دارم. بار الها مرا نيز ياري ده تا جزء ياري دهندگان دينت باقي بمانم، مرا آگاهي ده تا آگاهي دهنده جامعه باشم و مرا استوار گردان تا در راه دينت استوار باقي بمانم. قادرا، تونيز آگاهي كه چشم اميد ما به عنايت خاص توست تا در جبهه جنگ كه همانا برخورد مكتب اسلام در مقابل دنياي كفر و نفاق است, ياريمان نمائي .
با الها چشم اميد به بهشت تو مرا به سوي جبهه نكشاند و دوري از دوزخت نيز در راهت استوارم نكرد. هرچه بود اميد به انجام حُكمت بود و در اين راستا از بذل جان دريغ ندارم. معبود من تو خود آگاهي كه چه ظلمها و كجروي‌ها در دنيا بود و بر عليه ما به كار گرفته شد، اگر ياري تو نبود مقاومت را در خودم احساس نمي‌كردم و از تو مي‌خواهم كه نعمت رهبريت امام را از ما نگيري، چرا كه شايد بهترين سزاي اعمال انسانهاي نافرمان، گرفتن اين نعمت است . خدايا مارا نيز در راهمان همچون رهبرمان ثابت قدم بگردان تا همچون او بر سر دنياي شرق و غرب نهيب زده و آنان را به خاك مذلت بنشانيم .
بار الها جانم را در راه تو دادم و با خونم درخت اسلام و دينت را آب ياري نمودم، از من بپذير چرا كه اگر نپذيري چه كنم؟
خونم را با آگاهي كامل در راهت اهدا نمودم چرا كه برخودم واجب ديدم .
خدايا نعمت شهادت را از عاشقان راهت نگير، چرا كه اگر بگيري چه كنيم؟ چشم اميد به نوشيدن شربت شهادت، دلها را تسكين مي‌دهد. بارالها رهبر ما را از ما خوشنود كن و ما را در آخرت با نيكان و صالحان و مقربين درگاهت محشور كن .
چند كلمه هم به عنوان وصيت به ملت شريف بگويم :
حجت بر ما تمام است، دفاع در سنگرهاي اسلام واجب است، به اميد حكم جهاد نباشيد ، چرا كه اگر باشيد كوتاهي كرده‌ايد . امروز خداوند لياقت دفاع از سنگرهاي اسلام را به ما عنايت كرد و اين دفاع احتياج به خون دارد تا لياقت كامل شود .
خدايا آن روز نيايد كه دست از جنگ و دفاع بكشيم و به ماديات روي آوريم، اگر چنين شود در پيشگاه تو و رسولت چه جوابي دهيم؟ چشم اميد به نصرتت داريم، ما را ياري كن تا اين لياقت را حفظ نمائيم .
اما قبول قطعنامه از طرف نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك حكم شرعي است كه از طرف رهبريت و ولايت امر به ماابلاغ شده است و مقلد اين بزرگوار بايد با جان و دل پذيرا باشند چرا كه مصلحت اسلام بوده و هست و اتمام حجتي است با استكبار و دنيا كه ما را جنگ طلب جلوه دادند و در اين برهه از زمان تنها وظيفه، حفظ لياقت در دفاع از سنگرهاي اسلام كه همانا جنگ با دشمن بعثي است .
به شايعات و نفاق و دوروئي فريب خوردگان كج فكر و لاابالي گوش ندهيد كه اگر گوش دهيد همانا دشمن علني اسلام هستيد .
فرامين رهبري را با جان و دل پذيرا باشيد ، چون راه نجات و سعادت در اين است .
امروز امام با آبرويش معامله كرد و فردا ما بايد با خونمان معامله كنيم . يادمان باشد كه چه بوديد و هر وقت فراموش كرديم ,ذلت و خواري زمان طاغوت به ياد آوريم .
همسرم وفرزندانم :
آنچه امروز باعث جدائي بين ما شد ثمره چندسال تلاش بود و در انتظار چنين روزي بودم و لحظه شماري می كردم و هميشه از خداوند خواستم تا لياقت خدمت و شهادت در راه خودش را به من ارزاني دارد . وظيفه برگردن تو به عنوان مادر فرزندانم اين است كه همچون زينب ، رسالت انقلاب را بر دوش گيري و از هيچ چيزي هراس به خود راه ندهي . چرا كه ما براي اعتلاي كلمه حق جنگيديم و شما نيز براي حفظ اين دستاوردها بايد تلاش كنيد هرچه در زندگي ام وجود دارد متعلق به تو و فرزندانم مي‌باشد و هيچكس حق دخالت ندارد. در راستاي قوانين شرع اقدام شود و شما را همسرم ، به عنوان قيم فرزندان خود انتخاب كردم زيرا شايستگي اين كار را در شما به خوبي حس مي‌كنم .
در پايان از همه حلاليت مي طلبم و چشم اميد به عفو پروردگار دارم .
باميد پيروز ي نهائي در تمام جبهه ها .
والسلام 29/4/67 مصطفي طالبي

منبع:سایت فاتحان

برای شادی ر.وح شهیدان صلوات