فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

جامانده

17 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

فرمانده سپاه بیت المقدس کردستان در راستای آغاز بکار طرح شهید شوشتری در روستای میدان مظفرخان با مردم این روستا دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش خبرنگار بیجار بام ایران،سردار محمد حسین رجبی روز گذشته در راستای آغاز بکار طرح شهید شوشتری در روستای میدان مظفرخان شهرستان بیجار با مردم این روستا دیدار و گفتگو کرد.

از ساعت ها قبل از ورود فرمانده سپاه بیت المقدس مردم این روستا در ابتدای جاده ورود به این آبادی منتظر حضور وی بودند.

بارقه ای امید را در چشمان مردم محروم این دیار به خوبی میتوان احساس کرد.

اهالی روستای میدان مظفرخان از اجرای طرح شهید شوشتری و رخت بربستن محرومیت در آبادیشان خوشحال بودند و منتظر ورود سردار در ابتدای جاده ایستاده بودند.

با ورود فرمانده سپاه بیت المقدس به روستا با استقبال گرم مردم مواجه شد و وی نیز با رغبت کامل در میان مردم حضور پیدا کردند و به تشریح اقدامات طرح شهید شوشتری پرداختند.

بعد از تشریح اهداف طرح شهید شوشتری ،سردار رجبی در جمع دانش آموزان مدرسه روستای میدان حظفرخان حضور پیدا کردند و پای درد دل معلم و دانش آموزان مدرسه نشستند.

با بدو ورود به مدرسه غم عجیبی بر دلمان سنگینی کرد،محرومیت را به خوبی می توان در این مدرسه لمس کرد.

فرمانده سپاه بیت المقدس در حضور مدیر آموزش و پرورش شهرستان بیجار خواستار رسیدگی جدی به مدرسه و وضعیت دانش آموزان این مدرسه شد.

خانم معلم مدرسه نیز از کمبودهای مدرسه گفت از نبود امکانات و نداشتن لوله کشی گاز که در فصل سرد سال موجب بروز مشکلات متعددی برای دانش آموزان می گردد.

فرمانده سپاه بیت المقدس از مشارکت سپاه در راستای برطرف کردن محرومیت و مشکلات این مدرسه خبر داد و بیان داشت: با همکاری آموزش و پرورش شهرستان و اداره نوسازی مدارس استان کردستان این مدرسه باید تجهیز شود تا دانش آموزان و معلمان با آسودگی خاطر به تعلیم و تعلم بپردازند.

سرباز حریم ولایت در این دیدار ساعتی را در کنار دانش آموزان سپری کرد و از نزدیک با مشکلات آینده سازان این مملکت آشنا شد.

در پایان این دیدار هدایایی که شامل کبف ،دفتر و نوشت افزار بود از سوی فرمانده سپاه بیت المقدس به دانش آموزان اهدا شد.

لازم به ذکر است مدرسه ذکر شده بدون حیاط و امکانات بهداشتی مناسب است .

 نظر دهید »

زیبا

17 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

هيچ وقت براي رفتن به جبهه مانعش نشدم، اما اخلاقم را مي دانست که چقدر زود دلواپس مي شوم. به همين دليل بعد از هر عمليات به من زنگ مي زد و خبر سلامتي اش را مي داد .
هيچ وقت براي رفتن به جبهه مانعش نشدم، اما اخلاقم را مي دانست که چقدر زود دلواپس مي شوم. به همين دليل بعد از هر عمليات به من زنگ مي زد و خبر سلامتي اش را مي داد .

چند روزي از عمليات گذشته بود و هيج خبري از او نداشتم. نگران بودم، مي ترسيدم اتفاقي برايش افتاده باشد. خودم را دلداري مي دادم که شايد مجروح شده و بستري است؛ اما انگار دلم نمي خواست قبول کنم .

دو روزي مي شد که دوستانش به خانه سر مي زدند و با پدرش صحبت مي کردند. به خيال خودشان مي خواستند مرا آماده کنند. کم کم شروع کردند، گفتند: حسن مجروح شده، عکسش را لازم داريم …

با شنيدن حرف هايشان به يقين رسيدم که ديگر حسن را نمي بينم .

گفتم : «ما خودمان سال هاست که با همين حرف هاي راست و دروغ خانواده ها را آماده مي کنيم تا خبر شهادت عزيزانشان را بدهيم، من سال هاست که آمادگي اش را دارم، اگر شهيد شده راستش را بگوييد .»

آن وقت بنده هاي خدا خبر شهادت حسن را به من دادند و گفتند: حسن را به معراج آورده اند .

همان روز به معراج رفتم؛ او را ديدم .

انگار خواب بود. خيلي زيباتر از زمان زنده بودنش

 نظر دهید »

عیسی

17 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

عیسی، نوجوانی متدین و متعهد بود. همیشه قرآن کوچکی در جیب بغلش بود. هر جا فرصتی به دست می آورد، مشغول خواندن قرآن می شد و به دیگران نیز قرآن خواندن را آموزش می داد
عیسی، نوجوانی متدین و متعهد بود. همیشه قرآن کوچکی در جیب بغلش بود. هر جا فرصتی به دست می آورد، مشغول خواندن قرآن می شد و به دیگران نیز قرآن خواندن را آموزش می داد .

یک روز در هوای گرم و خفقان آور آبادان نشسته بودیم که بچه ها پیشنهاد آب تنی دادند. با بچه ها رفتیم کنار رودخانه. بعضی ها به قصد آب تنی وارد آب شدند و بعضی مثل من به نشستن کنار رودخانه و تماشای نشاط و شادی بچه ها اکتفا کردند. عیسی قرآن کوچکش را به من داد و گفت :

مراقبش باش تا من برگردم !

قرآن را گرفتم و به تماشای آب تنی کردن بچه ها پرداختم. دقایقی نگذشته بود که صدای سوت خمپاره بچه ها را وحشت زده از آب بیرون کشید، اما عیسی هرگز از آب بیرون نیامد و همان جا شهید شد .

قرآن کوچک عیسی تنها چیزی است که از زمان جنگ برایم به یادگار مانده و من تمام این سال ها سعی کرده ام امانت دار خوبی باشم، خواندن این قرآن کوچک جیبی چنان آرامشی به من می دهد که قابل وصف نیست

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • ...
  • 61
  • ...
  • 62
  • 63
  • 64
  • ...
  • 65
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • صفيه گرجي
  • رهگذر

آمار

  • امروز: 457
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید مدافع حرم, علیرضا مرادی (5.00)
  • وصیت نامه شهید فلك ژاپنی (5.00)
  • وصیت‌نامه شهید محمدحسین ذوالفقاری (5.00)
  • عرفه برشما مبارک (5.00)
  • مجروحانی که حرمت روزه‌داری را حفظ می‌کردند (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس