فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

صدایش را نشنیدند

05 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هرچند در نهایت پس از هشت سال، آتش جنگ عراق علیه ایران فرو نشست و «نادر» اسلحه و تنفنگش را کنار گذاشت،ولی این بار سلاح قلم را بدست گرفت تا از اقیانوس بیکران معارف جنگ «دریابانی» کند. 
نام خبرنگار شهید«نادر دریابان» با انتشار بسیاری از اخبار مربوط به هشت سال دفاع مقدس مانند: فاش کردن اسنادی دال بر شهادت فجیع 6000 اسیرایرانی توسط بعثی‌های عراقی، چگونگی باز جویی از اسرای ایرانی با «اَره» ، تکاپوی فرانسه برای جلوگیری از انتشار اسناد همکاری‌های تسلیحاتی این کشور با صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران و آخرین سفیر بعثی‌ها در واشنگتن از تحویل بمب‌های‌ خوشه‌ای به صدام پرده برداشت، پیوند خورده است.

 

 

نادر دریابان که از دانشجویان برتر در رشته مهندسی نفت بود، با آغاز جنگ مثل همه فرزندان این مرز و بوم لباس رزمندگی به تن کرد تا از وطن دفاع کند. به جبهه رفت و اسلحه بدست گرفت تا مبادا وجبی از خاکی که «آرش کمانگیر» تا پای جانش آن را به سر حد خود رسانده بود، کم شود. هرچند در نهایت پس از هشت سال آتش جنگ عراق علیه ایران فرو نشست و «نادر» اسلحه و تنفنگ را کنار گذاشت و این بار سلاح قلم را بدست گرفت تا از اقیانوس بیکران معارف جنگ «دریابان»ی کند.

 

 

 

 

 

وقتی برگ‌های دفتر عمر این خبرنگار و جانباز جنگ تحمیلی را ورق می‌زنیم پر است از مصاحبه ، گزارش و مقاله‌هایی که برای خبرگزاری ایسنا و چند رسانه دیگر ارسال کرده است. تا به گفته خودش «حالا که مسولیتی زینبی دارد همچون او به رسالتش عمل کند.» البته دفتر عمر او فقط به فعالیت‌های خبری در حوزه دفاع مقدس و ورزش اختصاص نداشت. چون اواخر عمرش پُر از «سُرفه‌« و آه و ناله‌هایی شده بود که «سرم»‌های بخش خون بیمارستان«حضرت رسول(ص)» مجبور بودند آن‌ها را که ناشی مجروحیت وی در عملیات «محرم» است، تحمل کنند.

 

 

 

 

 

 

نادر دریابان پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در مدت 25 سال از فعالیتش مسولیت‌هایی همچون «دبیری ستاد اطلاع‌رسانی ستاد مرکز راهیان نور کشور»،«مدیریت مرکز فرهنگی دفاع‌مقدس خرمشهر»،« مدیریت ستاد خبری قرارگاه حفظ ابنیه و آثار سرزمین دفاع مقدس استان خوزستان » وهمچنین «پژوهشگری در حوزه دفاع مقدس را هم در دفتر عمر خود به ثبت رسانده است . اعضای تحریریه خبرگزاری دانشجویان ایران بیش از یک دهه با نادر دریابان همکاری خبری داشتند. هرچند بیشتر خبرهای دریابان حال و هوای جبهه و جنگ و بوی باروت داشت و در سرویس فرهنگ حماسه منتشر می‌شد، ولی دریابان در حوزه ورزشی و گردشگری هم ردپایی ماندگار داشت.

 

 

 

فعالیت‌های دریابان در مدتی هم که «دبیر ستاد اطلاع‌رسانی ستاد مرکز راهیان نور کشور» بود از مرزها عبور کرد. به گونه‌ای که اخبار و گزارش‌های راهیان نور، فروردین ماه سال 1386در 37 رسانه خارجی از جمله پایگاه اینترنتی و روزنامه «تایمز» انگلیس بازتاب وسیعی داشت.

 

 

 

 

 

در مدتی هم که مسولیت «مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر» را بر عهده داشت توانسته بود شیوه بیان مباحث مربوط به هشت سال دفاع مقدس را از قالب‌های سنتی‌اش بیرون بیاورد و قرائتی جدید از همسفر شدن جنگ با هنر ارائه دهد. در بیان جنگ و هنر را با هم بر سر یک سفره در عرصه‌هایی مانند نویسندگی، مجمسه‌سازی، نقاشی و مینیاتور، گرافیک، عکاسی،‌ سفال، فرش وسجاده، سینما، شعر، کاریکاتور، موسیقی و فلز‌کاری و سایر هنرهای دستی، سنتی و فرهنگی و هنری کشور نشاند.او بخوبی از اثر بخشی تمبرها آگاهی داشت و می‌دانست که یک تکه تمبر کوچک در دنیای بزرگ امروز از چه جایگاهی برخوردار است. برای همین تمبر یادبود اولین شهیده رزمنده دفاع‌مقدس خرمشهر یعنی «شهناز حاجی‌شاه» را رونمایی کرد.در حقیقت هنر این تلاش برای بروز کردن شیوه بیان رخدادهای جنگ تحمیلی بود.

 

 

 

پرداختن به مسائل فرهنگی و هنری درباره جنگ هیچگاه باعث نشد آسایش و رفاه مردم جنگزده خرمشهر و آبادان را در اولویت‌های کاری خود قرار ندهد. مهناز ملک، همسر دریابان می‌گوید: «همسرم همواره به مسئولان گوشزد می‌کرد مادامی که مردم خرمشهر با «دَبه» آب مصرفی‌شان را تهیه می‌کنند‌، برگزاری برخی مراسم‌های مناسبتی باید در اولویت‌های بعدی قرار گیرد. چون با گذشت سال‌ها از پایان جنگ تحمیلی خرمشهر به یک روستای بزرگ تبدیل شده است و هر روز به دلیل نبود امکانات و زیرساخت‌های عمرانی و آبادانی، بسیاری از اهالی آن به شهرهای دیگر مهاجرت اجباری می‌کنند.»

 

 

 

 

 

ملک اضافه می‌کند: نادر معتقد بود با پایان یافتن هشت سال جنگ تحمیلی،خرمشهر دیگر خرمّ‌شهر نیست. از همین رو با انتشار اخبار و گزارش‌هایی در رسانه‌های داخلی، به مسئولان یادآور می‌شد تا زمانی که اوضاع خرمشهر نابسامان است و مردم آن از امکانات رفاهی و تفریحی یا آب شرب سالم برخوردار نیستند، بسیاری از هزینه‌هایی که برای برگزاری مراسم‌هایی همچون سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر یا هفته دفاع مقدس انجام می‌شود نه این که بی‌فایده است، بلکه شاید موجب ناراحتی‌هایی شود.

 

 

 

آن هنگام که نادر دریبان در مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر مشغول فعالیت بود، سارق یا سارقینی با دستبرد به دفتر کار او در این مرکز تعدادی از وسایل الکترونیکی دفتر وی و برخی از اسناد دوران دفاع مقدس را ربودند.

 

 

 

 

 

دریابان در رابطه با همین موضوع در گفت‌وگویی که با ایسنا داشته است، می‌گوید: «سارق یا سارقین وقتی موفق به ورود از درب ورودی دفتر کارم نشدند با شکستن پنجره و کج کردن میله‌های محافظ آن داخل دفتر شده و ضمن به هم ریختن بسیاری از اسناد از جمله فیلم‌ها، لوح‌های فشرده وعکس‌ها، مقادیری از آنها را با خود برده‌اند. برخی از اسناد موجود در این دفتر که متاسفانه به سرقت رفته است حاصل تلاش گسترده‌ای بود که در طول دوران دفاع مقدس، پس از آن و در جریان سقوط رژیم صدام جمع‌آوری شده بود و برای جمع‌آوری آنها سالها زحمت و در زمان‌هایی خطر شده بود؛ مانند اسنادی از دشمن بعثی در جریان اشغال عراق جمع‌آوری شده بود.»

 

 

 

 

 

آخرین برگ از زندگی نادر دریابان 20 آذرماه 1391 رقم خورد. او که با شدت گرفتن درد «کانال نخاعی» در بیمارستان حضرت رسول (ص) تهران بستری شده بود، «ساعت 2» بامداد به یاران شهیدش پیوست.

 

 

 

 

 

دریابان در زمان بستری در بیمارستان حضرت رسول(ص) به خبرنگار ایسنا گفته بود:« در پنج سال اخیر انواع دردها را تحمل کردم اما کسی صدایم را نشنید. دلم خیلی پر است و توانایی سخن گفتنم کم. نمی‌دانم این دوستانم کجا هستند. آخر، “ما ز یاران چشم یاری داشتیم". نگرانم ادامه این وضعیت باعث شود نتوانم کتاب “بچه‌های 22 بدر” را تکمیل کنم.»

 منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

 

 

 نظر دهید »

شهید "حمید باکری" مرد جاودانه عملیات خیبر

05 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

اگرچه همه شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مقاوم و سربلند و عزیز، ستارگان آسمان ایران اسلامی هستند و هرکس در هر شغل و مسئولیتی که قرار دارد و نفس می‌کشد، مدیون این فداکاری‌ها و از جان‌ گذشتگی‌ها است. 
 در هر کشوری شناخت اسطوره‌های مقاومت برای نسل‌های آینده یک ضرورت است.


آشنایی با اسطوره‌های شهادت و مقاومت ایران اسلامی که ویژگی منحصر به فرد ایمان و معنویت را با آمادگی رزمی و دفاعی خود تلفیق کردند برای نوجوانان و جوانان کشورمان، جذاب و مفید است.

اگرچه همه شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مقاوم و سربلند و عزیز، ستارگان آسمان ایران اسلامی هستند و هرکس در هر شغل و مسئولیتی که قرار دارد و نفس می‌کشد، مدیون این فداکاری‌ها و از جان‌ گذشتگی‌ها است.



سردار شهید “حمید باکری”

در پاییز سال 1333 در شهر ارومیه دیده به جهان گشود. در دوران مدرسه‌اش ساواک برادر بزرگ‌تر او (علی باکری) را به شهادت رساند. به همین علت از جانب پدر برای فعالیت‌های سیاسی محدودیت داشت.

بعد از اتمام دوره متوسطه به سربازی رفت و در دوران سربازی بیش‌تر با حقایق اطراف آشنا شد و بعد از اتمام سربازی به کمک برادرش مهدی و یکی دیگر از دوستانش به دانشگاه راه پیدا کرد.



فعالیت‌های انقلابی و مذهبی خود را گسترده کرد. او به سبب مشکلاتی که در ایران برایش به وجود آمده بود تصمیم گرفت از کشور خارج شود و به کشور آلمان و شهر آخن رفت.

حمید قبل از پیروزی انقلاب به ایران آمد و در تظاهرات مردمی شرکت کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران ارومیه درآمد. بعد از مدتی به فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج، مسئول بسیج استان شد و با شروع غائله کردستان 150 نفر از رزمندگان سپاه را برای مقابله با ضد انقلابیون به سنندج برد.



پس از آزادسازی سنندج و مهاباد، حمید مسئول کمیته برنامه جهاد شد و بعد از شروع جنگ، حمید در عملیات‌های زیادی شرکت کرد.
از جمله فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، والفجر چهار و… اما آخرین عملیاتی که حمید در آن حضور داشت “خیبر” بود . آقا مهدی باکری، حمید را به حضور در جبهه فرمان داد.



حمید به عنوان یکی از معاونان برادرش مهدی باکری در لشکر عاشورا در جبهه حضور یافت تا این که درحال حفاظت از پل جزیره مجنون از دست بعثی‌ها در تاریخ 6 اسفند 1362 به شهادت رسید.



روحش شاد و یادش گرامی باد

منبع: سایت اتحان

 

برای شادی روح شهیدن صلوات

 نظر دهید »

با چهره‌ای خندان شهادت مرا به یکدیگر تبریک بگویید

05 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاه مریوان حقیقتا برای عباس کریمی دانشگاهی بود که با بهترین نمره از آن فارغ‌التحصیل شد. او همیشه می‌گفت “با چهره‌ای خندان شهادت مرا به یکدیگر تبریک بگویید.”
“محمدرضا نامی” از رزمندگان دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرگزاری دفاع مقدس اظهار کرد: شهید “عباس کریمی” از فرماندهان شایسته دفاع مقدس بود.

وی افزود: زمان آشنایی من با ایشان از سال ۱۳۵۹ است که بیشتر در محور مریوان با ایشان انجام وظیفه می‌کردم. در آن زمان شهید احمد متوسلیان به عنوان فرمانده سپاه و شهید عباس کریمی به عنوان مسئول اطلاعات سپاه مریوان انجام خدمت می‌کردند.

نامی با بیان اینکه کارهای اطلاعاتی، کمک زیادی به تصمیمات فرمانده عملیات می‌کرد، ادامه داد: شهید کریمی نقشی محوری در مریوان داشت.

وی تصریح کرد: در آن زمان شهید “عباس کریمی” همکاری بسیار چشمگیری با شهید متوسلیان داشت. وقتی شهید متوسلیان از او می‌پرسید تو از کجا چنین اطلاعات دقیقی از دشمن داری؟ می‌گفت “من خودم از نزدیک این اطلاعات را کسب کردم.” حاج احمد می‌گفت “روی اطلاعات برادر‌عباس باید صد درصد حساب و برنامه‌ریزی کرد". در آن زمان مریوان امن‌ترین نقطه کردستان بود و هر آدم‌ساده‌ای هم می‌داند که برقراری امنیت جز با عملیات اطلاعاتی قوی و مستمر ممکن نیست.

 

نامی اذعان کرد: یک شب برای انجام فعالیت‌های اطلاعاتی با شهید عباس کریمی همراه شدیم. علی‌رغم خطرات بسیار، ایشان تا پشت سنگرهای دشمن برای کسب اطلاعات پیش‌ رفت.

وی اظهار کرد: حاج احمد واقعا از تبحر شهید کریمی در زمینه اطلاعاتی، لذت می‌برد. او با وجود وسواس عجیبی که نسبت به مسایل اطلاعاتی داشت تقریبا دربست حرف‌های عباس را قبول می‌کرد و کمتر به او ایراد می‌گرفت.

نامی افزود: سپاه مریوان حقیقتا برای شهید کریمی دانشگاهی بود که با بهترین نمره از آن فارغ‌التحصیل شد. او همیشه می‌گفت “با چهره‌ای خندان شهادت مرا به یکدیگر تبریک بگویید.”

وی گفت: بعد از شهادت شهید همت، شهید عباس کریمی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) شد و سرانجام عباس کریمی در روز پنج‌شنبه ‌۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳ در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب  قرارگاه عملیاتی را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می‌کرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح و به مقام والای شهادت نائل شد.

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلات

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 566
  • 567
  • 568
  • ...
  • 569
  • ...
  • 570
  • 571
  • 572
  • ...
  • 573
  • ...
  • 574
  • 575
  • 576
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

آمار

  • امروز: 18
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 973
  • 1 ماه قبل: 7289
  • کل بازدیدها: 238614

مطالب با رتبه بالا

  • گوشه ای از ، ازدواج شهید حمید ایرانمنش (5.00)
  • وصیت نامه شهید احمد خواجه شريفي (5.00)
  • پیرمردی که از روی پیکر پسرش رد نشد (5.00)
  • چگونه دور اندیشی آیت‌الله خامنه‌ای از ورود ایران به جنگی جدید جلوگیری کرد؟ (5.00)
  • بهشت معصومه(س) ( از خاطرات شهید علی تمام زاده ) (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس