فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

ماجرای جاری شدن خون شهید، ۹ سال پس از تدفین

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

حمید نژاد در مورد کرامت شهید"عبدالنبی یحیائی” می‌گوید: پدر شهید برایم گفت کسی داخل قبر رفت تا جسد شهید را بیرون بیاورد. متوجه می‌شود صورت شهید مانند روز اول دفن سالم مانده است با این تفاوت که مقداری خشک شده و تازگی روز اول را ندارد. 

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پاسدار وظیفه شهید “عبدالنبی یحیائی” در سال 1342 در انارستان از توابع دشتستان متولد شد از نوجوانی به کشاورزی و دامداری پرداخت و سپس به همراه خانواده به تنگ ارم مهاجرت کرد، مؤدن و نوحه‌خوان محل بود برای دفاع از اسلام به جبهه عزیمت کرد. در مرحله بعد که به عضویت سپاه درآمده بود مجددا به جبهه رفت و در عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران عراق به شهادت رسید و در گلزار شهدای تنگ ارم دشتستان به خاک سپرده شد.

حمید نژاد در مورد کرامت این شهید والامقام به ماجرای تعمیر مزار او و مواجه شدن با پیکر شهید اشاره می کند و آن را چنین روایت می‌کند: “در چهارم آبان ماه سال 71 خبری توجه‌ام را جلب کرد در آن خبر آمده بود «پس از 9 سال که خواسته‌اند قبر مطهر شهیدی را که بر اثر مرور زمان آسیب دیده بود بازسازی کنند، در حین بازسازی مشاهده می‌کنند جسد، صحیح و سالم مانده و مانند روزی است که او را به خاک سپرده‌اند».

دوماه پس از این واقعه به روستای «تنگ ارم برازجان» رفتم تا از نزدیک در جریان این حادثه قرار بگیرم آن شهید که یک نوجوان 16 ساله بسیجی بود در آخرین اعزام خود در تاریخ پنجم اردیبهشت ماه سال 62 به غرب کشور در جمع رزمندگان اسلام حضور می‌یابد و در این منطقه هنگامی که می‌خواسته جسد هم‌رزم شهیدش را که در ارتفاعات غرب به شهادت رسیده بود و در منطقه بین نیروهای خودی و دشمن قرار داشت به عقب آورد از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار می‌گیرد و در روز هشتم مرداد ماه سال 62 به شهادت می‌رسد.

وقتی از پدر این شهید که در روستای تنگ ارم به شغل آهنگری اشتغال دارد خواستم ماجرای فرزندش را روایت کنم گفت: یکبار با جمعی از بستگان برای نثار فاتحه به سر قبر فرزند شهیدم رفته بودیم متوجه شدم سنگ بالای قبر سوراخ شده و نیاز به تعمیر و مرمت دارد وسایل تعمیر را آماده کردیم و سنگ بالای قبر را برداشتیم و با جسد فرزندم که درون لحد بود، مواجه شدیم. بنایی که برای این کار آورده بودیم پیشنهاد کرد حالا که سنگ بالای قبر را برداشته‌ایم سنگ‌های اطراف و زیر لحد را هم عوض و آن را تعمیر اساسی کنیم. ما هم قبول کردیم.

به همین منظور کسی داخل قبر رفت تا جسد شهید را که هنوز داخل پلاستیک بود به بیرون از قبر بیاورد یکی از بستگان شهید وقتی پلاستیک را به کناری می‌زند متوجه می‌شود صورت شهید مانند روز اول دفن سالم مانده است با این تفاوت که مقداری خشک شده  و آن تازگی روز دفن را ندارد. ولی خراشیدگی روی بینی او دقیقاً مانند روز دفن بود نکته حیرت آور در انتقال جسد شهید به بیرون قبر این بود که وقتی جسد را به بالای قبر می‌آوردیم ناگهان مشاهده کردیم از سر او که به دلیل اصابت ترکش سوراخ شده بود قطرات خون تازه به داخل قبر فروریخت که مایه تعجب و شگفتی همه شد.

عموی این شهید که در لحظه تدفین مجدد شهید درون قبر بوده است، می‌گوید: من دست شهید را که کاملا سالم و مثل روز شهادت بود از کنارش برداشته و به روی شکم و سینه او گذاشتم ولی افسوس در آن لحظه به ذهن هیچ یک از ما که22  نفر بودیم نرسید از این اعجاز و کرامت شهید تصویربرداری کنیم. وقتی این خبر به شهرستان برازجان رسید امام جمعه، فرماندار و مسئولان شهر و مردم روستا دسته دسته به زیارت قبر این شهید آمدند و مراسم باشکوهی بر سر مزار او برگزار کردند. هم‌اکنون مردم به مزار این شهید در ایام عزاداری سیدالشهدا در ماه محرم و ایام دیگر سال دسته‌دسته مشرف می‌شوند و از روح پاک‌اش حاجت می‌طلبند.”

(منبع: دفتر اول لحظه‌های آسمانی/معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران با گردآوری غلامعلی رجایی)

 نظر دهید »

خاطره‌گویی آقای وزیر از دوران دفاع مقدس

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

در قبل از انقلاب با شهید علم‌الهدی و چند تن دیگر از دوستان دانشجویمان به این منطقه آمده بودیم که به خاطر دارم از رامهرمز تا بهبهان را با پای پیاده طی کردیم.

سفر استانی آقای رئیس جمهور و دیدار با مردم خوزستان جزو مسائل سیاسی روز کشور به حساب آورد. اما در این میان اتفاقاتی افتاد و صحبت هایی مطرح شد که پای حماسه و مقاومت را به میانه کشید. خاطره گویی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در رامهرمز از جمله این مسائل است. دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی، از خاطرات خود در خوزستان در دوران قبل از انقلاب و روزهای ابتدایی جنگ گفت.

 

***

 

 

دکتر سید حسن قاضی‌زاده هاشمی(نفر دوم از سمت چپ)
 

در قبل از انقلاب با شهید علم الهدی و چند تن دیگر از دوستان دانشجویمان به این منطقه آمده بودیم که به خاطر دارم از رامهرمز تا بهبهان را با پای پیاده طی کردیم. در ابتدای جنگ در سن 23 سالگی به اتفاق بیست و هفت - هشت نفر آمدیم اهواز که در آن روزها زیر آتش بود. به ما گفتند که محور عملیاتی شما کوه‌های الله اکبر و سوسنگرد است ولی چون آنجا زیر آتش بود و احتمال سقوط بود گفتند بهتر است که در رامهرمز مستقر شویم. آمدیم در همین باغ صمیمی رامهرمز مستقر شدیم. در اینجا کوکتل مولوتف و سه راهی درست می کردند و با وانت به خرمشهر و سوسنگرد می‌بردند. ما هم بعد در سوسنگرد مستقر شدیم.

به نظر من سوسنگرد قطعه‌ای از بهشت بود که نیروهای با ارزشی در آنجا شهید شدند و ما هم هفت ماهی در بین این عزیزان بودیم تعدادی از دوستان ما هم در هویزه شهید شدند مثل شهید محمد فاضل، حسن فتاحی، مجید مهدوی، مصطفی مختاری و شهید حسین علم الهدی.

روزهای خیلی خوبی بود و خوشا به حال آنانی که رفتند و آنهایی که ماندند هم امیدواریم به عهدشان پایبند باشند.‬

 

نگارنده : fatehan1

 نظر دهید »

یک تانک بزن دو تا موشک جایزه بگیر

06 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

شهید فروزان‌فر از نیروهای علی هاشمی و شکارچی تانک بود که هدف‌گیری بسیار دقیقی داشت؛ فرمانده تیپ 3 لشکر قزوین با دیدن این دقت به وی گفت: «هر تانکی که بزنی دو تا موشک جایزه می‌گیری».

 

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، شهید «بهرام فروزان‌فر» از پاسداران سپاه حمیدیه و از نیروهای سردار شهید «علی هاشمی» بود که همه او را به عنوان شکارچی تانک‌ها می‌شناختند؛ او در سوم خرداد 1360 طی مأموریتی در «دارخوین» جاده آبادان ـ اهواز به شهادت رسید.

 

شهید بهرام فروزان‌فر
سیدصباح موسوی از همرزمان این شهید است که روایت شجاعت و ایثار دوستانش را رسالت خود می‌داند، خاطره‌ای از شهید فروزان‌فر را بیان می‌کند.

                                                            ***

اوایل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در زمان فرماندهی بنی‌صدر، سپاه با مشکل تأمین تسلیحات و مهمات مواجه بود و به راحتی این تسلیحات در اختیار نیروهای سپاه قرار نمی‌گرفت. در سال 60 با تیپ 3 لشکر قزوین در منطقه کرخه نور حضور داشتیم، فرمانده تیپ 3 به بهرام گفت: «ما در تحریم هستیم؛ تسلیحات هم به اندازه کافی نداریم این موشک‌هایی که در اختیارت قرار می‌دهیم را هدر ندهید» این فرمانده تذکر داد و عقب رفت.

از منطقه دور نشده بود که صدای موشک را شنید؛ به عقب بازگشت تا دوباره به بهرام تذکر بدهد اما با آتش انفجار تانکی مواجه شد؛ بهرام، تانکی را نشانه گرفته بود که از پشت خاکریز فقط بی‌سیم آن پیدا بود.

 

شهید بهرام فروزان‌فر در منطقه کرخه نور
او با یک موشک آن تانک را منفجر کرد؛ فرمانده وقتی با این صحنه مواجه شد، آمد و بهرام را بوسید و در ادامه گفت: «هر تانکی که بزنی دو تا موشک جایزه می‌گیری» بهرام با موشک‌های ارتش که در منطقه بود، یا تانک زد یا خودرو؛ طوری که دیگر موشکی نمانده بود.

به یاد دارم حتی یک بار 6 تا گلوله موشک شلیک کرد و 5 تانک عراقی منفجر شد؛ آن یک گلوله هم خراب بود که به تانک نخورد.

جنگ مدیون افرادی مانند شهید فروزان‌فر است؛ این خاطره، بخش کوچکی از آن همه فداکاری و رشادت این رزمنده بود.

 

نگارنده : fatehan1

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 548
  • 549
  • 550
  • ...
  • 551
  • ...
  • 552
  • 553
  • 554
  • ...
  • 555
  • ...
  • 556
  • 557
  • 558
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)
  • رهگذر
  • ma@jmail.com

آمار

  • امروز: 629
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • چرا رکعت دوم نمازت رو این قدر آروم خوندی؟ ( از خاطرات شهید عبدالهی ) (5.00)
  • وصيت نامه شهيد عبدالله غلامي (5.00)
  • دهشت‌زده و تعجب‌زده (5.00)
  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس