به پسرم واقعیت را بگوئید .بگوئید گلوله های دشمن سینه پدرت را نشان رفته .بگوئید خون پدرت در تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش به زمین ریخته است.و بگوئید دشمنان دستهای پدرت را در میمک ،پاهای پدرت را در موسیان ،سینه پدرت را در شلمچه ، چشمان پدرت را در هویزه ، حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر ، خون پدرت را در رودخانه بهمن شیر و قلب پدرت را در خونین شهر دریدند .
بسم الله الرحمن الرحیم
…خدایا عذاب را برایمان به تاخیر انداز ,مهلت ده که آنچه از ما فوت شده جبران کنیم. دعوت تو را اجابت و پیامبرت را پیروی کنیم .
به نام خدا و درود به پیامبر و سلام بر رهبر انقلاب. سلام به شهیدان از کربلای حسینی تا کربلای خمینی. سلام بر تمامی پدر و مادرهای شهدا.سلام بر مادر پیرم که با دامان پاکش مرا پروراند . برایم گریه نکن و خواهران و برادرانم را به صبر اسلامی دعوت کن .به آنها بگوئید امام را تنها نگذارند .
…به طرفداران به اصطلاح خلق می گویم اگر خواهان خلقید بیاید و برای دفاع از خلق بجنگید .
به پسرم دروغ نگوئید , نگوئید به سفر رفته ام ، نگوئید از سفر باز خواهم گشت ، نگوئید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد ، به پسرم واقعیت را بگوئید .بگوئید گلوله های دشمن سینه پدرت را نشان رفته .بگوئید خون پدرت در تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش به زمین ریخته است.و بگوئید دشمنان دستهای پدرت را در میمک ،پاهای پدرت را در موسیان ،سینه پدرت را در شلمچه ، چشمان پدرت را در هویزه ، حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر ، خون پدرت را در رودخانه بهمن شیر و قلب پدرت را در خونین شهر دریدند . اما هنوز ایمان پدرت در تمامی جبهه های جنگ می جنگد ، به پسرم واقعیت را بگوئید . بگذارید قلب کوچک پسرم از استعمار و ظلم جریحه دار شود ، بگذارید پسرم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده اند چرا مادر نخواهد خندید ، چرا گونه های مادر بزرگش همیشه خیس است ، چرا پدرش به خانه بر نمی گردد ، بگذارید پسرم به جای توپ بازی ، بازی با نارنجک را بیاموزد ، به جای ترانه ،فریاد الله اکبر را بیاموزد و به جای جغرافیای جهان، تاریخ اسلام و جانبازان را بیاموزد . هر روز فانسخه پدرش را ببندد و هر روز پوتین پدرش را امتحان کند ،هر روز اسلحه پدرش را روغن کاری کند هر روز با قمقمه پدرش آب بخورد . به پسرم دروغ نگوئید . نمی خواهم آزادی پسرم قربانی نیرنگ جهانخوران باشد به پسرم واقعیت را بگوئید. می خواهم پسرم امپریالیسم و استعمار را بشناسد. به پسرم بگوئید من شهید شده ام ,بگذارید پسرم به شهیدان بنگرد ، بگذارید پسرم عمار و یاسر باشد ، بگذارید سربازی فداکار برای رهبر باشد .
والسلام درویشعلی شکارچی
درباره شهید
تاریخ ومحل تولد:1327 –شهرستان پلدختر
تاریخ ومحل شهادت:29/2/65 –منطقه عملیاتی حاج عمران
مختصری از زندگی شهید:
سردار شهید درویشعلی شکارچی در سال 1327 هجری شمسی در روستای سراب حمام از توابع شهرستان پلدختر دیده به جهان گوشود.وی تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش به پایان رساند . شهید شکارچی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامیبقه نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راه یافت ودر هر نقطه از کشور به خصوص کردستان که به وی ماموریت داده می شد جانانه به سرکوبی ضد انقلاب می پرداخت . پس از شروع جنک تحمیلی شهید شکارچی به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت وفداکاری شهید در مناطق عملیاتی زبانزد همرزمان اوست. وی حدود شش سال در جبهه به جهاد پرداخت ودر این مدت درسمت فرماندهی گردانها انبیاء،مالک اشتر لشگر 57 حضرت ابوالفضل لرستان وگردان محرم از لشگر ولیعصر خوزستان انجام وظیف نمود وبارها از ناحیه چشم وپا ودست مجروح گردید .تا اینکه سر انجام در تاریخ 29/2/65 در عملیات ظفرمند حاج عمران به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
منبع : سایت فاتحان