فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهید علی طلعتی

27 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

اینجانب علی طلعتی فرزند محمد جعفر طلعتی ساکن دهستان مرکزی اشکنان چون عزم سفر به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل دارم مصلحت را دراین می بینم که سخنی چند داشته باشم با امت حزب ا… ایران بویژه امت شهید پرور اشکنان.

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

گمان مبرید آنهایی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده هستند و نزد خدای خویش روزی می گیرند.

با سلام و درود فراوان به امام زمان (عج) و سلام بر امام امت این اسطوره تقوا و مقاومت و سلام بر سرور شهیدان حسین (ع) و سلام بر تمامی شهدای به خون خفته صدر اسلام تا کنون بخصوص شهیدان جنگ تحمیلی، اینجانب علی طلعتی فرزند محمد جعفر طلعتی ساکن دهستان مرکزی اشکنان چون عزم سفر به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل دارم مصلحت را دراین می بینم که سخنی چند داشته باشم با امت حزب ا… ایران بویژه امت شهید پرور اشکنان. قبل از هر چیز خدای را سپاسگذارم که به من توفیق خدمت نمودن به اسلام آن هم جهاد با کافران به من عطا نمود آری این دنیای بی وفا که به گفته مولا علی (ع) بی ارزش است و فقط زرق و برگ آن انسانها را به طرف خود می کشد من در این موقعیت حساس و سرنوشت ساز این دنیا را طلاق می دهم و بسوی شهدا می روم و با رزمندگان همدوش و به سوی کربلای معلا رهسپار می گردم پیامم به امت حزب ا… ایران بخصوص امت شهید پرور اشکنان این است که امروز وقت امتحان است و باید این امتحان بزرگ الهی را پشت سر گذاشت، مبادا حسین زمانتان ، پیر جماران را تنها بگذارید گوش به فرمان او باشید و به طرف میادین نبرد رهسپار گردید . دنباله رو خون شهیدان باشید و بدانید که مسئولیت بزرگی بر گردن شما دارند . امروز دگر بار عاشقان عزم سفر می کنند و دل بر خدا می بندند و در معراج خونین به نماز می ایستند و در نماز با معشوق عاشقانه سخن می گویند . مردم حزب ا… و شهید پرور اشکنان گر چه من دورانی از عمر کوتاهم را در زندان سپری کردم ولی چهره ام دگرگون شد و سینه ام مالامال عشق به خدا . پدر و مادر و برادران و خواهران که در ایام زندگی من رنج بسیار کشیدید و سختیها تحمل کردید و باید به بزرگی خودتان مرا ببخشید و حلال کنید که من نتوانستم که لا اقل شمه ای از زحمات شما بخصوص مادر پیرم را جبران کنم ، امیدوارم فردای قیامت بتوانم از شما قدردانی نمایم.

پدر عزیز و مادر پیرم و خواهر و برادرانم برای من خودتان را افسرده و ناراحت نکنید و به یاد مصیبتها و دوران پر ماجرای کربلا و بیاد حسین (ع) این بزرگ مرد تاریخ گریه کنید. که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردند مادر و خواهرانم زینب وار باشید و صابر که خداوند با صبرکنندگان است و بدانید که این دنیا جای ماندن نیست و همه باید از اینجا بروند و بسوی آخرت هجرت نمایند.

پدر و مادر و برادر و خواهرانم چنانچه کسانی بودند که برای من حرفی زدند و چیزی گفتند به آنها چیزی نگویید و بگذارید هر چه می خواهند بگویند چون من راضی نیستم کسی از من ناراحت شود . من شهادت و مرگ سرخ و جان دادن در راه خدا را با آغوش باز پذیرفته ام و برای من نعمتی است که در آخرت از آن بهرمند خواهم شد . آنهایی که تا به حال به جبهه نیامده اند برخیزند و به این دانشگاه بزرگ الهی رهسپار گردند و خدا را ، مومنان خدا را در جبهه با چشم دل ببینم از خواب غفلت به در آیید که ناگهان پشیمان خواهید شد. بیایید به میدان نبرد و چون علی (ع) و حسین(ع) پیکار کنید و یزیدان را به زباله دان تاریخ بسپارید . که اسلام و منافع مسلمین در خطر است از نماز دست برندارید و سنگر های عبادی سیاسی نماز جمعه را پر کنید و از اختلافات و دو دستگی دور شوید و قدر یکدیگر را بدانید که این دنیا به شما وفا نخواهد کرد . مرا در گلزار شهدا اشکنان در کنار و نزدیکی قبر شهید عزیز عیسی طلعتی دفن نمایید . از کسانی که در مراسم تشییع جنازه و سومین روز و هفتمین روز و چهلمین روز من شرکت می کنند کمال تشکر و قدردانی را دارم .

والسلام

ارادتمند یک یک شما

علی طلعتی

درباره شهید

شهيد علي طلعتي
تاريخ تولد :19/12/1345
نام پدر :محمد
تاریخ شهادت : 6/3/1367
محل تولد :فارس /اشكنان /
طول مدت حیات :22
محل شهادت :فاو

علي در روز نوزدهم اسفندماه سال 1345 در شهر اشکنان در خانواده‌اي عاشق اهل‌بيت عصمت و طهارت تولد يافت. فضاي مذهبي شهر و حضور در مجالس ديني سبب پايبندي وي به شعاير اسلامي شد. در جريان پيروزي انقلاب به صفوف متّحد مردم پيوست و در خلع‌سلاح پاسگاه ژاندارمري محل فعالانه شرکت کرد. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهش ادامه داد. در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، شهادت مظلومانه‌ي پسر عمويش “عيسي طلعتي"، او را بسيار متأثر کرد. اندکي بعد به خدمت مقدس سربازي رفت و در حالي که برادرش در جبهه شلمچه مشغول پيکار با دشمن بود، او نيز در فاو به جنگ با دشمن پرداخت. سرانجام پس از حماسه آفريني هاي فراوان، بر اثر بمباران شيميايي دشمن، در فاو در تاريخ 6/3/1367 در سن 22 سالگي شربت شهادت نوشيد و به جمع شهيدان پيوست.
پیکر مطهر این شهید تاکنون به عنوان جاویدوالاثر به شمار می آمد. بدن پاک او که در زمان شهادتش 22 ساله بوده، پس از گذشت 25 سال از شهادتش با تلاش گروه های تفحص در منطقه فاو (عراق)مورد شناسایی قرار گرفته است.

پدر این شهید سال‌ها پیش دارفانی را وداع گفت، اما انگار چشمان مادر رنج کشیده اش حاضر نبود بدون دیدن حداقل خبر یا آثاری از جوانش بسته شود. امروز این انتظار 25 ساله به پایان و قهرمان فاو، به آغوش خانواده اش بازگشته است.

سرهنگ محمد زایری نژاد فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج سپاه لامرد گفت: پیکر پاک شهید علی طلعتی هم اکنون در معراج الشهدای تهران است که عصر پنجشنبه وارد شیراز می‌شود و پس از عبور و استقبال در شهرستانهای مختلف استان، عصر روز شنبه وارد اشکنان می‌شود. و پس از آن شب یکشنبه 6 مهرماه1392 مراسم وداع با شهید با مداحی “حاج مجتبی رمضانی” در اشکنان برگزار و صبح روز یکشنبه 7 مهرماه نیز پیکر پاک شهید بر دستان مردم شهیدپرور اشکنان تشییع و در گلزار شهدای اشکنان به خاک سپرده می شود.

 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید مهندس مصطفی ابراهیمی مجد

27 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را ، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم، دیدار مجدد او نصیبم نگشت.

بسمه تعالی
استغفرالله …
(متن عربی دعای مشلول)
من مصطفی ابراهیمی مجد دعای فوق را که در زیارت حضرت صاحب الامر آمده تا به انتها جزو اعتقاد خود دانسته و این زیارت را به این جهت بیشتر متذکر شدم چون در انتهای دعا امام عصر(عج) را شاهد و گواه بر شهادتین خود می گیرم و از شما می خواهم که دعای فوق را خوانده و در آنجا من شهادتین را بطور کامل پذیرفته ام و علت ذکر نکردن فقط به خاطر طولانی شدن وصیت نامه است .
اشهدک یا مولای انی اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمد عبده و رسوله لا حبیب الا هو و اهله و اشهدک یا مولای ان علیا امیرالمومنین حجه و الحسن حجه و علی بن الحسین حجه و محمد بن علی حجه و جعفر بن محمد حجه و موسی بن جعفر حجه و محمد بن علی حجه و الحسن بن علی حجه فاشهدانک حجه الله انتم الاول و الاخر .
الی آخر و سپس سلام بر نائب الامام الخمینی بزرگ و سلام بر شما همه بندگان پاکباز خدا و سلام بر شما شهیدان راستین اسلام .
برادران و خواهران در این زمان رحمت خدا به تمامی بر ما نازل گشته و در این روزها خداوند بزرگترین لطف را بر ملت ما کرده است و اسباب و مرگ لقاء خود را برای ما فراهم ساخته است و مبادا که غافل باشید . خدایا تو را شکر می کنم که عشق حضرت مهدی ( عج ) را در دل من جای دادی و خدایا تو را شکر می کنم که مرا به زیور ایمان آراستی و قبل از هر چیز لازم است از آنان که واسطه کسب معارف الهی من بوده اند از خدا برای این بزرگواران طلب اجر و علو مقام کنم و اینان بودند که قلب مرا روشن ساختند تا توانستم کلام پاک و گوهر بار امام امت خمینی بزرگ را با تمام وجود دریابم که چه بسا دیگران را در درک کلام او عاجز میدانم. خدایا این بزرگوار را برای مردم شیعه نگهدار باش .
بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان می گفتند نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را ، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم، دیدار مجدد او نصیبم نگشت. بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد. از یاد او غافل نگردید. دیگر در این مورد گریه مجالم نمی دهد بیشتر بنویسم و تا این زمان دیدار او را برای هیچکس نگفتم مبادا که ریا شود و فقط که دیگر می گویم که از آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام تمام جگرم سوخته است . و اکنون به جبهه می روم تا پیروزی اسلام را نزدیک سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش باز سازم و امیدوارم که آن حضرت حکومتش را در زمان حیاتم ببینم ( وان حال بینی و بینه الموت ) و خدایا اگر مرگ بین من و او حائل شد مرا از قبر خارج ساز، هنگامیکه ظهور آن حضرت انجام گرفت در حالیکه کفن بر تن دارم و …

( دعا [ی مشلول] را در ابتدا نوشته ام ) .

باری برادران می روم برای پیروزی و اگر در این راه شهادت بالهایش را گشود و مرا همراه خود به پرواز درآورد چه خوب و نیکوست . و مادر با تو می گویم مادر : از اینکه فرزندی را به پیشگاه خدا تقدیم داشتی رنجور و غمین مباش بلکه شاد و سراپا سرور باش مادر تو بر گردن من حقهایی داشتی و نیز تو پدر متاسفم از اینکه حقوق شما را آن چنانکه خدا بر من فرار داده بود نتوانستم انجام دهم مرا ببخشید و از خدا بر من طلب عفو کنید و نیز بخواهید که هر کس که بر گردن من حقی داشته که نتوانسته ام ادا کنم مرا ببخشید و اما مادر بر گردن تو حقی را می گذارم و آن این است که اگر من شهید شدم که خود را لایق شهادت نمی دانم بلکه باید بگویم مرگ یا اجری به سراغ من آمد مادر چون تو روزی آرزو داشتی که من ازدواج کنم و امر خدایی را انجام اهم ولی تاکنون اینطور نشده بعد از مرگم به جای آنکه گریه و زاری کنی کارت عروسی تهیه کن در یک طرف اسم و در یک طرف دیگر نام شهادت را بنویس و مانند دیگر کارتهای عروسی و کاملا شبیه به آنها با کلمات سرور و شادی زینت بده و برای آشنایان و دوستان بفرست و آنها در جشن این موهبت الهی که نصیب من و تو شده دعوت کن و با شیرینی و شربت از آنها پذیرایی کن .
مادر اشک را برچشم تو هیچکس نباید ببیند زیرا هر قطره اشک ما چون دشمن اسلام را شادمان می کند پس گریستن در این مورد امری است ناشایست . مادرم از اینکه شیر پاکت را حلالم کردی متشکرم و از اینکه چنین فرزندی داشتی سرافراز باش و لباس سرور به تن کن .
شما برادران و خواهرانم : فرزندانتان را به عشق مهدی ( عج ) آشنا سازید و آنان را برای جهاد در راه آن حضرت همیشه آماده نگهدارید .

والسلام.

درباره شهید

شهید مهندس «مصطفی ابراهیمی مجد»، فرزند احمد در سال 29/7/1333 در تهران دیده به جهان گشود. وی در سال 26/6/1360در منطقه عملیاتی دارخوین به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای بهشت زهرا ( س ) تهران در قطعه 24ردیف 95شماره 24 به خاک سپرده شد. نکته ای که این شهید را از سایر همسایگانش در بهشت زهرا متمایز می نماید جمله ای است که بر سنگ مزار او حک شده است:«اینجا خانه شهیدی است که به انتظار قیام مولایش آرام گرفته است.»

 

 نظر دهید »

وصيت نامه شهيد عليرضا زارع زاده

27 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

هرکسی اين راه برود اين راه برای خداست وخدا می خواهد مارا امتحان کند.

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام ودرود به رهبر کبير انقلاب و سلام ودرود بر شهيدان راه انقلاب و سلام ودرود برملت شهيد پرور ايران. اينجانب وصيت نامه خودرا شروع می کنم.
هرکسی اين راه برود اين راه برای خداست وخدا می خواهد مارا امتحان کند. ما بايد امتحان را درست بدهيم. ما نبايد گول مال دنيا بخوريم مابايد فکر آخرت باشيم واگر گول مال دنيا بخوريم ديگر آخرت نداريم وديگرآنجاپول بدرد نمی خورد، فقط ايمان بدرد می خورد. خوش بحال آن کسی که ايمان دارد، نه پدر نه مادر نه فرزند بدرد نمی خورد، فقط ايمان بدرد می خورد پس بايد بخود بياييم تا خدا ما را ببخشد. دنيا بدردمان نمی خورد . واما مادرعزيزم شما رنجها و زحمتها برای من کشيده ای، اين را از شما می خواهم که از من راضی باشيد وپدر عزيزم بخاطر من ناراحتيهای زيادی کشيده ايد که اميدوارم از من راضی باشيد .وای مادرم نسبت به شما خيلی بی احترامی کر ده ام که بايد حتماُ مرا ببخشيد واز برادران وخواهرانم که به آنها بی احترامی کرده ام بايد از من راضی شوند. خدا نگهدار شما باشد . مادرم گريه نکن پدرم گريه نکن افتخار کن

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1026
  • 1027
  • 1028
  • ...
  • 1029
  • ...
  • 1030
  • 1031
  • 1032
  • ...
  • 1033
  • ...
  • 1034
  • 1035
  • 1036
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

آمار

  • امروز: 60
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 973
  • 1 ماه قبل: 7289
  • کل بازدیدها: 238614

مطالب با رتبه بالا

  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)
  • بگو 7 هزار سال! (از خاطرات عملیات خیبر) (5.00)
  • صيت نامه شهيد غلامرضا صالحی (5.00)
  • ماجرای سحری دادن سرهنگ عراقی به اسرای ایرانی در موصل (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس